آموزشگاه زبان روژین ایلیا
آدرس ها:

شعبه پسران: یافت آباد، شهرک ولیعصر، خیابان شهیدان بهرامی، جنب بانک صادرات، پلاک 161

شعبه دختران: یافت آباد، شهرک ولیعصر، خیابان شهید به خیال، پلاک ۱۲

شعبه مهد زبان و پیش دبستانی: یافت آباد، شهرک ولیعصر، خیابان شهیدان بهرامی ، جنب بانک مسکن، جنب خانه بازی شهر سلطان، پلاک ۲۲۰

تلفن های تماس:

021-66213030

021-66229000

021-66211000

به سوی یادگیری زبان؛ برنامه‌ای با چهار گام (بخش دوم)

در بخش اول این مقاله با گام اول از چهارگامی که لازم است در ابتدای مسیر زبان‌آموزی طی کنیم آشنا شدیم که عبارت بود از «یادگیری کلیاتی درباره خود زبان». در بخش دوم این مقاله می‌خواهیم با یکدیگر درباره سه گام بعدی صحبت کنیم.

گام دوم: نهایت بهره را از «سبک‌های» یادگیری مخصوص به خودتان ببرید.

در جمله بالا من عمدا از عبارت «سبک‌ها» یعنی بصورت جمع استفاده کردم. احتمالا با سبک‌های مختلف یادگیری آشنا هستید که ریشه در انواع هوش دارند. لیکن بسیاری می‌اندیشند که فقط می‌توان به یکی از این سبک‌ها گرایش بیشتر داشت و به همین سبب خود را یکی از مواردِ بصری، شنیداری، خواندنی و حسی-حرکتی و یا مستعد در یکی از انواع هوش می‌پندارند.

اگر سبکِ یادگیریتان را اینگونه دسته بندی کرده‌اید خود را دست کم گرفته‌اید.

مدل‌های متعددی برای تقسیم‌بندی سبک‌های یادگیری وجود دارند. از سیستم فوق (بصری و شنیداری و …) گرفته تا تستِ شخصیتی معروف مایر-بریگز. هر یک از این مدل‌ها اطلاعات مفیدی به ما در راستای شناخت خودمان می‌دهند ولی همزمان ممکن است ما را به سمت یک بُعدی نگریستن توانمندی‌هایمان هدایت کنند و این یک نگاه محدودکننده است.

یکی از مدل‌های محبوب در این راستا نظریه هوش‌های چندگانه است. این نظریه بیان می‌دارد که ما چیزی به اسم یک هوش به معنای مطلق آن نداریم و در نتیجه اینکه فردی بطور مطلق از دیگری باهوشتر باشد بی معناست. در این نظریه وقتی از هوش سخن می‌گوییم، به هوش خاصی اشاره می‌کنیم.

چند مورد از هوش‌هایی که به یادگیری زبان مرتبط می‌شوند را با هم ببینیم:

هوش موسیقی-ریتمی یا Musical-rhythmic intelligence

این هوش، که به هوشِ شنیداری یا aural intelligence هم معروف است نشانگر میزانِ حساسیت فرد به صدا و ضرب‌آهنگ است. افرادی که هوش شنیداری آن‌ها بالاست از به آهنگ درآوردن و صوتی‌سازی محتواهای آموزشی بهره بیشتری می‌برند. گوش‌دادن به آهنگ‌ها و یا پادکست‌ها برای این افراد می‌تواند بسیار مفید باشد.

‌هوش بصری-فضایی یا Visual-spatial intelligence

موضوع این هوش درک دنیای پیرامونی در قالبِ مجموعه‌ای از تصاویر و عکس‌هاست. مشاهده کلماتِ نوشته شده و تصور کردن مفهوم آن‌ها در ذهن می‌تواند برای افراد مستعد این هوش بسیار کارآمد باشد.

هوش کلامی-زبانی یا ‌‍Verbal-linguistic intelligence

داشتن هوش بالای کلامی-زبانی لزوما به معنای اینکه فرد، بهتر از دیگران زبان می‌آموزد نیست؛ بلکه بدین معناست که وی ترجیح می‌دهد دنیای پیرامونی خود را بیشتر از کانال کلمات بشناسد. همچنین حل مسائل کلامی و لغت‌شناسی ممکن است برای این افراد آسانتر باشد. زبان‌آموزان این دسته با تمرکز روی ساختار لغات می‌توانند آن‌ها را بهتر به خاطر بسپارند.

هوش جسمی-حرکتی یا Bodily-kinesthetic intelligence

افرادی که هوش بالای جسمی-حرکتی دارند، برای یادگیری به بدنشان متکی هستند. حالت ایده‌آل یادگیری برای این افراد «انجام دادن» است. برای این افراد مفید است که اگر می‌خواهند داستانی را در زبان هدفشان یادبگیرند، همزمان با مطالعه یا شنیدن، سناریوی مورد نظر را اجرا نیز بنمایند. و یا برای یادگیری لغات جدید، آن‌ها با انگشت روی کف دستشان بنویسند.

تعداد هوش‌های مرکب که همگی از نظریه اصلی برگرفته‌ شده‌اند به این تعداد ختم نمی‌شود و می‌توان درباره آن‌ها بیشتر توضیح داد. پیشنهاد من به شما این است که با اختصاص زمانِ کافی، این مدل را خودتان بررسی کنید و هوش‌هایی که در ‌آن‌ها مستعد هستید یا از نقاط ضعفتان محسوب می‌شوند را بیابید.

اگر در شناخت استعداد خود شک دارید و یا به هر دلیلی نیاز به راهنمایی احساس می‌کنید می‌توانید از مشاوره بهره ببرید و یا از تست‌های آنلاین استفاده نمایید. در نظر داشته باشید که گزینه مشاوره نتایج دقیقتر و قابل اعتمادتری به شما می‌دهد.

همچنین این نکته مهم را بخاطر داشته باشید که هدف از بررسی هوش‌های متعدد، خودشناسی است. بنابراین قرار نیست یک یا دو هوش قویِ خود را انتخاب کرده و بقیه را فراموش کنید. این یک اشتباه مهلک است. شما قرار است با علم به استعدادهای خود، استراتژی‌های مناسب را برای شرایط مختلف کشف کنید.

گام سوم: آنچه به شما انگیزه می‌دهد را بشناسید.

تا اینجای کار شما در مورد زبانِ هدفتان مطالبی را آموختید و نقاط قوت و استعدادهایتان را هم شناختید. ولی یک نکته حیاتی باقی مانده است و آن پاسخ به این سؤال است که «چرا؟»

چه چیزی باعث شده که بخواهید زبان هدفتان را بیاموزید؟ انگیزه‌بخشِ اصلی شما چیست؟ کار و اشتغال؟ لذت؟ هر دو؟ هیچکدام؟ آیا برای پاسخ دادن به این سؤال نیاز به اندیشیدن و تأمل کردن دارید؟

در پاسخ به این سؤال، سعی کنید کمی عمیق‌تر کنکاش کنید. اگر پاسخ شما «به خاطر موقعیت شغلی» است از خودتان بپرسید، «بخاطرِ کدام بخش از موقعیت شغلی؟»

به عنوان مثال اگر می‌خواهید زبان انگلیسی را برای کار بیاموزید، آیا قرار است عبارتِ «تسلط به زبان انگلیسی» فقط یک سطر از رزومه کاری شما را اشغال کند؟ یا اینکه قرار است به زبان انگلیسی گزارش کار بنویسید و به شرکت‌های بین‌المللی ارسال کنید؟ یا شاید قرار است در همایش‌های جهانی شرکت کنید و نماینده مجموعه کاریتان باشید؟

زمانی که به پاسخ این سؤالات می‌اندیشید سعی کنید این کار را در قالب مهارت‌های زبانی، یعنی نوشتن، خواندن، صحبت کردن و شنیدن انجام دهید. این کار باعث می‌شود بدانید که از یادگیری زبان دقیقا به دنبال چه چیزی هستید و انگیزه خود را در پیگیری هدفتان حفظ کنید.

گام چهارم: رویکرد خود را برای یادگیری زبان انتخاب کنید.

حالا که سه گام گذشته را طی کرده‌اید زمان بالازدن آستین‌ها و شروع خود پروسه یادگیری فرا رسیده است. اما رویکرد شما برای یادگیری زبان کدام خواهد بود؟ به بیان دقیقتر، آیا بهتر است در کلاس‌های یک مؤسسه آموزشی ثبت نام کنید؟ از استاد خصوصی مجرب استفاده کنید؟ و یا خودتان دست بکار شوید و با کمک بسته‌های آموزشی، زبان را یادبگیرید؟

مثل بسیاری از پاسخ‌های دیگر، نمی‌توان برای همه نسخه یکسان پیچید. پاسخ این سؤال بستگی به درک شما از زبان هدفتان، و عمق دیدتان نسبت به سبک‌های یادگیری خود، شناخت انگیزه‌تان، و همینطور شرایط زندگیِ شما در لحظه آغاز یادگیری زبان دارد.

رویکرد شما هر کدام که باشید احتمالا دارای یک یا چند مورد از گزینه‌های زیر است:

  • کلاس‌های آموزش زبان

‌بسیار از زبان آموزان مدرن نسبت به کلاس آموزش زبان نگاه مثبتی ندارند. سوابق نه چندان درخشان خودشان و قدیمی بودن سبک آموزش در این نگاه بی‌تاثیر نیست؛ اما فواید بسیار ارزشمندی می‌تواند از این کلاس‌ها نصیب شما شود. کارهای گروهی، یافتن هم‌صحبت برای تقویت مکالمه و رابطه چهره به چهره با استاد و سایر زبان‌آموزان، و همینطور مقرون به صرفه بودن نسبت به جلساتِ خصوصی، بخشی از این امتیازات هستند.

  • آموزش خصوصی

یکی از بهترین فرصت‌های آموزشی برای زبان‌آموز، زمانی است که بتواند از رابطه تک به تک با مدرسی خبره در زبانِ هدف بهره ببرد. طبیعتا هزینه مالی این رابطه بیشتر خواهد بود. به عنوان یک قاعده هرچقدر مهارتی که شما در زبان هدف به دنبالش هستید تخصصی‌تر باشد نیاز شما به آموزش خصوصی بیشتر خواهد بود.

  • دوره‌های آنلاین و مجازی

امروزه و به لطف وجود اینترنت، شما می‌توانید از دوره‌هایِ آموزش مجازی، بصورت از پیش ضبط شده و یا آنلاین بهره ببرید؛ در صورتی که این دوره‌ها با دقت و تعهدِ کافی تولید شده باشند و از کیفیت قابل قبول برخوردار باشند هم صرفه‌جویی زمانی را بهمراه خواهند داشت و هم از دوره‌های حضوری مقرون به صرفه‌تر هستند. رسالتِ اصلی سایت آموختن دات کام Amokhtan.com در راستی همین رویکرد است که در مقالات بعدی بیشتر به این موضوع خواهیم پرداخت.

  • ‌خودآموزی

بین تمامی شیوه‌های آموختن زبان، خودآموزی از بیشترین انعطاف‌پذیری ولی کمترین هدایت برخوردار است. در این مسیر شما از بسته‌های اموزشی، وبلاگ‌ها، فایل‌های صوتی و کتاب‌های آموزشی بهره می‌برید.

  • ترکیبی از رویکرد‌های بالا

برای اکثر زبان‌آموزان ترکیب رویکردهای بالا در مقاطع مختلف زبان‌آموزی غیرقابل اجتناب به نظر می‌رسد. و این بدان معناست که اگر رویکردی برای شرایط فعلی شما مناسب بود ممکن است در آینده جای خود را شیوه دیگری بدهد و یا اینکه لازم باشد در کنارش از رویکردهای دیگر نیز بهره ببرید. مثلا زبان‌آموزی که ابتدا در کلاس‌های حضوری شرکت می‌کند، ممکن است بعد از چندین ترم به سراغ دوره‌های مجازی آمده و در کنارش از بسته‌های آموزشی و کتاب‌های مکمل نیز بهره ببرد.

 

در دو بخش این مقاله در مورد رویکرد مناسب برای آغاز یادگیری یک زبان خارجی باهم صحبت کردیم و تلاش کردیم چهار گامِ اولیه را برداریم برای اطمینان از اینکه در مسیر صحیح حرکت می‌کنیم.

ارسال نظر