آموزشگاه زبان روژین ایلیا
آدرس ها:

شعبه پسران: یافت آباد، شهرک ولیعصر، خیابان شهیدان بهرامی، جنب بانک صادرات، پلاک 161

شعبه دختران: یافت آباد، شهرک ولیعصر، خیابان شهید به خیال، پلاک ۱۲

شعبه مهد زبان و پیش دبستانی: یافت آباد، شهرک ولیعصر، خیابان شهیدان بهرامی ، جنب بانک مسکن، جنب خانه بازی شهر سلطان، پلاک ۲۲۰

تلفن های تماس:

021-66213030

021-66229000

021-66211000

افعال دو قسمتی با Bash ، کاربرد و معنای آن‌ها

یکی از موضوعات ارزشمند در بین مباحث زبان انگلیسی که برای بسیاری از زبان‌آموزان مخصوصا در سطوح ابتدایی مشکل است، آشنایی کافی با افعال دو قسمتی یا phrasal verbs است. به همین خاطر در این گفتگو با یکدیگر بعضی از مهم‌ترین افعال دو قسمتی با bash را مورد بررسی قرار می‌دهیم.

منظور از افعال دو قسمتی با bash آن دسته از افعال‌اند که دارای دو بخش یعنی bash و حرفی اضافه هستند. و ترکیب این دو قسمت است که معنایی متمایز از هر کدام از دو بخش را تولید کرده است.

 

آشنایی با پرکاربردترین افعال دو قسمتی با Bash

در ادامه با هم تعدادی از افعال دو قسمتی که با bash ساخته شده‌اند را بررسی می‌کنیم. دقت داشته باشید که افعال دو قسمتی با bash ممکن است بیش از مواردی باشند که در این گفتار مشاهده می‌کنید.

فعل Bash

پیش از بررسی افعال دو قسمتی با bash مناسب است معنای خود این فعل را بررسی کنیم. فعل bash دارای معانی متعددی است. مهمترین آن‌ها «ضربه سهمگین وارد آوردن» و «به شخصیت کسی حمله کردن و او را شرمنده ساختن» است. مثال:

He was so angry that he bashed the door.

«او آنقدر عصبانی بود که درب را به هم کوبید.»

I don’t mean to bash John, but his is not likable.

«قصد تخریب جان را ندارم ولی او آدم دوست داشتنی نیست.»

فعل Bash about

کاربرد این فعل bash something about است. معنای این فعل «از نظر فیزیکی با چیزی به خوبی رفتار نکردن» است. مثال:

If you bash your bag about like that, it will not last long.

«اگر اینطور به کیفت آسیب برسانی، چندان عمر نخواهد کرد.»

فعل Bash in

نحوه استفاده از این فعل به صورت bash in something است. معنای این کاربرد «چیزی را در هم شکستن یا با آسیب در آن فرورفتگی ایجاد کردن» است. مثال:

The burglar bashed in the car window and stole the purse.

«دزد شیشه ماشین را در هم شکست و کیف پول را دزدید.»

فعل Bash out

این فعل معمولا به صورت bash out something به کار می‌رود. معنای آن «چیزی را به سرعت و بدون آمادگی نوشتن و بدون اندیشیدن کافی درباره‌اش» است. مثال:

I had one hour, so I bashed out an article as fast as I could.

«من یک ساعت وقت داشتم و به همین خاطر یک مقاله را به سرعت هر چه تمام‌تر نوشتم.»

 

فعل Bash up

نحوه استفاده از این فعل به صورت bash up someone/something است. معنای این فعل «چیزی را شکستن و یا کسی را به شدت و با ضربات پیاپی مصدوم کردن» است. مثال:

The champion boxer bashed up his opponent and sent him to the hospital.

«بوکسور قهرمان رقیبش را با ضربات پیاپی مصدوم و راهی بیمارستان کرد.»

ارسال نظر