آموزشگاه زبان روژین ایلیا
آدرس ها:

شعبه پسران: یافت آباد، شهرک ولیعصر، خیابان شهیدان بهرامی، جنب بانک صادرات، پلاک 161

شعبه دختران: یافت آباد، شهرک ولیعصر، خیابان شهید به خیال، پلاک ۱۲

شعبه مهد زبان و پیش دبستانی: یافت آباد، شهرک ولیعصر، خیابان شهیدان بهرامی ، جنب بانک مسکن، جنب خانه بازی شهر سلطان، پلاک ۲۲۰

تلفن های تماس:

021-66213030

021-66229000

021-66211000

See – Look – Watch

 

تفاوت بین فعل های See – Look – Watch در زبان انگلیسی

………………………………………………………………………

این سه فعل در نگاه اول ممکن است که هم معنی و مترادف همدیگر به نظر برسند اما در اصل با هم متفاوتند و تفاوت آنها بیشتر به کاربردشان مربوط می شود که باید به آن دقت کنید تا دچار کاربرد اشتباه آنها نشوید. برای درک تفاوت این سه فعل ظاهرا هم معنی به توضیحات بکار رفته برای هر کدام از آنها در فرهنگ لغت به همراه چند مثال مرتبط توجه فرمائید.

نگاه کردن [Look]

.To look at something for a reason, with an intention

 نگاه کردن به چیزی به دلیل خاص و به منظور و برای مقصود خاصی.

این فعل بیشتر به معنی ” نگاه کردن ، نگریستن ، دیدن ، چشم رابکاربردن ” به کار می رود و همانطور که در بالا به آن اشاره شد، به مفهوم “نگاه کردن به قصد دیدن چیز و یا کس خاصی” مورد استفاده قرار می گیرد. این فعل از لحاظ گرامری هم لازم است و هم متعدی. شکل گذشته و کامل آن به صورت “looked” می باشد.

مثال:

.Look at that strange man

 به آن مرد غریبه نگاه کن.

Look at the pictures I took on holiday

 به آن عکس که من در تعطیلات گرفته‌ام نگاه کن.


دیدن [See]

. To see something that comes into our sight that we weren’t looking for

 دیدن اتفاقی و یا گذر چیزی از جلوی چشم که به آن توجه زیادی نداشتیم.

این فعل بیشتر به معنی ” دیدن ، مشاهده کردن ” به کار می رود و همانطور که در بالا به آن اشاره شد، به مفهوم “دیدن اتفاقی و تصادفی چیزی یا کسی ” مورد استفاده قرار می گیرد. مثلا کسی از داخل خودرویی که در حال حرکت است اتفاقی نگاهش به چیزی یا کسی در مسیر حرکت می افتد. این فعل از لحاظ گرامری هم لازم است و هم متعدی. شکل گذشته آن به صورت “saw” و شکل کامل آن به صورت “seen” می باشد.

مثال:

.Did you see that bird? I wasn’t looking for it, it just appeared

 آن پرنده را دیدی؟ من به آن نگاه نمی کردم (انتظارش را نداشتم) و یک دفعه در پیش چشم ظاهر شد.

. I saw you driving to work today

 امروز تو را در حال رانندگی به محل کار (به صورت اتفاقی) دیدم.


تماشا کردن [ Watch ]

. To look at someone or something for a period of time, paying attention to what is happening

با دقت به کسی یا چیزی نگاه کردن (برای یک مدت زمان مشخص)، و یا توجه کردن به چیزی که در حال اتفاق افتادن است.

این فعل بیشتر به معنی ” تماشا کردن ” به کار می رود و همانطور که در بالا به آن اشاره شد، به مفهوم “تماشا کردن چیزی یا کسی ” مورد استفاده قرار می گیرد. مثلا کسی فیلمی را از تلویزیون تماشا می کند. این فعل از لحاظ گرامری هم لازم است و هم متعدی. شکل گذشته و شکل کامل آن به صورت “watched” می باشد.

مثال:

?Do you want to play too
.No, thanks. I’ll just Watch

– تو هم میخوای بازی بکنی؟
– نه ممنون. من فقط تماشا می کنم.

. Most parents don’t know what their kids are watching on TV

 بیشتر والدین نمیدانند که بچه های آنها چه برنامه هایی را در تلویزیون تماشا می کنند.


مطلب پیشنهادی » ترکیب در جمله بوسیله (not only … but also )

ارسال نظر