۲۲ نکته برای یادگیری زبان خارجی (قسمت دوم)
وقتی پنج سال پیش به شهر بوینسآیرس رفتم، حتی نمیتوانستم در یک رستوران محلی، سفارش غذا بدهم. ولی دو سال بعد، چنان در آموختن زبان پیشرفت کردم که با نهایت خونسردی مکانیسمهای دستور زبان روسی را به دوست گواتمالاییام به زبان خودش (که اسپانیایی است)، درس میدادم. حالا زبانهای اسپانیایی و پرتغالیِ برزیلی را خیلی سَلیس و روان صحبت میکنم، درحالیکه دیگر بهخوبیِ گذشته نمیتوانم به زبان مادری خودم حرف بزنم. البته من نمیخواهم به شما درِ باغ سبزی را نشان بدهم و بگویم مثل آب خوردن، میتوان زبان خارجی یاد گرفت، چون بالاخره یادگیری زبان بدون ساعتهای فراوان مطالعه و تمرین اتفاق نمیافتد. اما حداقل میتوانم راههای میانبُری را که بنا به تجربهی سالها یادگیریِ زبان کسب کردهام، با شما در میان بگذارم. در این مقاله با ۲۲ نکته که برای یادگیری یک زبان خارجی به شما کمک میکند، آشنا میشوید.
۱۱. یاد بگیرید بپرسید «چطور بگویم …؟»
از همان ابتدای آموزش یاد بگیرید چطور معادل کلمات مختلف را در زبان مورد نظرتان بپرسید. مثلا «تو انگلیسی به «خونه» چی می گن؟». بعد مرتب از این پرسش برای یادگیری کلمات جدید استفاده کنید.
۱۲. آموزش خصوصی بهترین و مؤثرترین روش در یادگیری از نظر زمان است
آموزش خصوصی معمولا بیشترین هزینه را دارد. اما اگر پولش را دارید، مدرس خصوصی بگیرید و هر روز چند ساعتی را با وی زبان کار کنید. این سریعترین روش برای آموزش زبان است. با روزی دو ساعت آموزش، بعد از چندهفته، میتوانید به سطح خوبی از مکالمه برسید، بهطوری که بدون اینکه حرف احمقانهای بزنید، میتوانید با دوست خارجیتان راحت گفتوگو کنید.
۱۳. با کسی آشنا شوید که زبان مادری وی همان زبان موردنظرتان باشد
با آنها در مورد سرمایهگذاری یا انگیزههای خود حرف بزنید. در عرض یکماه، زبان جدید را خیلی روان و سلیس حرف میزنید. بدین ترتیب، اگر بعدا اشتباه کنید یا حرفی بزنید که موجب عصبانیت وی شود، میتوانید اشتباه خودتان را به گردن اشتباه در زبان و عدم تسلط خودتان بیندازید!
۱۴. اگر نتوانستید کسی را برای گفتوگو پیدا کنید، دوست اینترنتی برای خود دستوپا کنید
چندین وبسایت برای خارجیهایی وجود دارد که میخواهند زبان مادری شما را یاد بگیرند و در عوض زبان خودشان را با شما تمرین کنند.
۱۵. چت فیسبوک + سرویس Google Translate= موفقیت
میتوانید گاهی با افرادی اهل زبانی که دارید یاد میگیرید، در فیسبوک یا سایر شبکههای اجتماعی چت کنید و به این ترتیب خود را بیش از پیش در معرض آن زبان قرار دهید. اگر هنوز خیلی مانده تا بتوانید به آن زبان حرف بزنید یا بنویسید، سرویس ترجمهی گوگل (Google Translate) میتواند در این چتها نیاز اولیهی شما را برطرف کند و اگر مخاطبتان هم آدم دلسوزی باشد گاهی اشتباهات ترجمهی گوگلی شما را رفع میکند و این خودش یک کلاس آموزشی برای شماست.
۱۶. از مغزتان تا حد ممکن کار بکشید
اگر تا حالا ساعتها بدونوقفه از مغزتان کارِ شدید کشیدهاید، میدانید که در نهایت به جایی میرسید که مغزتان دیگر سوت میکشد و محتویاتش مثل آش شلهقلمکار میشود! سعی کنید هنگام یادگیری زبان نیز، هدفتان رسیدن به این مرحله باشد، یعنی آنقدر پیش بروید و بخوانید و یاد بگیرید تا مغزتان سوت بکشد. تا وقتی که مغزتان مثل آش شلهقلمکار نشود، احتمالا هنوز نتوانستهاید از حداکثر ظرفیت زمانی یا تلاش خود استفاده کنید. اوایلِ زبانآموزی در عرض یک یا دو ساعت، کارتان به این مرحله میرسد و حجم آموختهها و دشواری آنها هوش از سرتان میپراند اما بعدا به جایی میرسید که تمام شب را با مردم محلی مشغول مکالمه میشوید و انگار نه انگار. وقتی به این مرحله رسیدید، آن را به فال نیک بگیرید چون نشانهی خوبی در فرآیند زبانآموزیتان است.
۱۷. وقتی لغت جدیدی یاد میگیرید، سعی کنید فورا چندبار آن را استفاده کنید
وقتی که مکثی میکنید و لغت جدیدی که در مکالمهتان شنیدهاید در دیکشنری چک میکنید، با استفاده از آن لغت در چند جمله استفاده کنید. تحقیقات آموزش زبان نشان میدهند که شما باید، به این نحو، هر لغت را در اولین دقیقهی یادگیری آن، یک ساعت بعد، یک روز بعد و همینطور به صورت مستمر تمرین کنید. سعی کنید بعد از یادگیری لغت جدید فورا چندبار آن را استفاده کنید و روز بعد هم آن را به کار ببرید. با این روش، احتمال یادآوری لغات خیلی بیشتر میشود.
۱۸. برنامههای تلویزیون، فیلمهای سینمایی، روزنامهها و مجلات منابع مکمل خوبی هستند
اما دقت کنید که آنها را به عنوان تمرین اصلی خود درنظر نگیرید. این منابعِ مکمل، شما را بهروز میسازد و اگر با توجه و تمرکز، به تماشا و مطالعهی آنها بپردازید، میتواند بعضی مواقع در مکالماتتان کمک خوبی باشند.
۱۹. اغلب افراد مفید هستند، پس از آنها بهره ببرید
اگر در کشور خارجی زندگی میکنید، سعی کنید تا آنجا که امکان دارد خود را به نادانی بزنید و هنگام خرید به صورت اتفاقی از افراد مختلف در اطراف خود، سؤالاتی بپرسید. اغلب افراد دوستانه رفتار میکنند و به شما با رویِ باز کمک میکنند. برای یادگیری زبان باید خجالت را کنار بگذارید.
۲۰. با ابهام و سوءتفاهم زیاد روبهرو میشوید
واقعیت این است که برای بسیاری از لغات، ترجمهی سرراست و مستقیمی وجود ندارد. مثلا لغت «Gustar» در اسپانیایی تقریبا به معنی «دوست داشتن» است، اما عملا اندکی فرق دارد و در موقعیت و زمینهی خاصی کاربرد دارد، درحالیکه در انگلیسی، لغت «Like» در هر موقعیتی همان «دوست داشتن» معنا میدهد. این تفاوتِ جزئی، مخصوصا در مکالمات عاطفی یا جدی میتواند اهمیت بیشتری بیابد. نیتهای درونیِ افراد، میتوانند بهراحتی با سوءتفاهم همراه شوند. در مکالمات مهم و جدی، توجه به جزئیات باید دوچندان شود تا دقیقا همان مفهومی که مدنظرتان است را به طرف بحث خود انتقال دهید. حتی اگر در زبان جدید تسلط خوبی دارید، باز هم احتمالا نمیتوانید بدون سالها زندگی در کشور دیگری از تفاوتهای ذاتی اندکی که میان دو لغت، عبارت یا اصطلاح وجود دارد، بهخوبی آگاهی پیدا کنید.
۲۱. این مراحل را باید پشت سر بگذارید
در ابتدا، شما قادر خواهید بود که اندکی مکالمه کنید و هیچچیز متوجه نشوید. سپس خیلی بیشتر از اینکه بگویید، در فهم و ادراک زبان پیشرفت خواهید داشت. در مرحلهی بعد در مکالمه تسلط نسبتا خوبی پیدا میکنید، اما به کمی تلاش ذهنیِ آگاهانه نیاز خواهید داشت. بعد از آن قادر خواهید بود که بدون تلاش ذهنیِ آگاهانهای با دیگران بهخوبی گفتوشنود داشته باشید و مجبور نباشید در ذهنتان لغات را به زبان مادری خود برگردانید. بهمحض اینکه بتوانید بدون فکرکردن با دیگران گفتوشنود داشته باشید، تدریجا (مثل زبان مادری)، فکر کرد شما بدون تلاشِ چندانی به همان زبانِ خارجی خواهد بود. وقتی به این مرحله رسیدید، دیگر زبانتان واقعا در بالاترین سطح خود است.
مرحله نهایی چطور؟ وقتی بتوانید با گروه بزرگی از گویشوران بومی آن زبان بهخوبی مکالمه داشته باشید، آخرین قطعهی پازل یادگیری را میتوانید سر جایش بگذارید و آن را تکمیل کنید. در این مرحله شما میتوانید هرزمانی که مایل بودید، به میان بحث بپرید و مثلا اعتراض خود را نسبت به نظری بیان کنید. دیگر کاملا جا افتادهاید و بعد از آن هیچجایی نیست که با یک یا دو سال اقامت در آن، نتوانید به زبان آن کشور کاملا مسلط شوید.
۲۲. نهایتا اینکه راهی پیدا کنید تا از زبان لذت ببرید
مانند باقی چیزها اگر بخواهید زبان را یاد بگیرید، باید راهی برای لذتبردن از آن پیدا کنید. افرادی را پیدا کنید که از گفتوگو با آنها لذت میبرید. به رویدادهایی بروید که هم بتوانید لذت ببرید و هم زبان خود را تمرین کنید. صرفا در کلاس با کتابی روبهروی خود ننشینید وگرنه خیلیزود، انگیزهتان را برای یادگیری از دست میدهید. در مورد موضوعات شخصی که برایتان اهمیت دارد، با دیگران گفتوگو کنید. با طرفِ گفتوگویتان آشنا شوید. سعی کنید از خودتان و تجارب زندگیتان بگویید، در غیر این صورت، یادگیریتان خیلی طول خواهد کشید و به فرآیند ناخوشایندی تبدیل میشود که احتمالا با فراموشی همهی مطالبی که یاد گرفته بودید، تمام میشود!