مرجع مشترک اروپایی در یادگیری زبان (CEFR) چیست؟
نتایج بیش از بیست سال پژوهش با عنوان مرجع مشترک اروپایی برای زبانها: یادگیری، آموزش ارزیابی (CEFR) برای ارائهی شالودهای شفاف، منسجم و جامع برای توصیف دقیق برنامههای درسی زبانی و دستورالعملهای برنامهی آموزشی، طرح آموزش و مطالب آموزشی، و ارزیابی میزان مهارت در زبان خارجی طراحی شده است. اصول مزبور در اروپا استفاده میشود اما در قارههای دیگر نیز مورد استفاده قرار میگیرد و در حال حاضر به 39 زبان قابل استفاده است.
سطوح ششگانهی مهارت در زبان خارجی
اصول CEFR مهارت در زبان خارجی را در شش سطح توضیح میدهد: سطوح A1 و A2، B1 و B2، C1 و C2. همچنین سه سطح «اضافی» (A2+، B1+ و B2+) را نیز تعیین میکند. براساس تحقیقات تجربی و رایزنیهای گسترده، این برنامه مقایسهی آزمونها و امتحانات را بین زبانها و مرزهای ملی ممکن میسازد (رجوع شود به بخش «اصول CEFR و آزمونهای زبانی: جعبهابزار»). همچنین شالودهی تصدیق صلاحیتهای زبانی را فراهم آورده و از این رهگذر دگرگونی آموزشی و حرفهای را تسهیل میکند.
مقیاسهای توضیحی CEFR با توصیفگرهای «قادر به انجام» در کنار بسیاری توصیفگرهای مرتبط دیگر، در بانک توصیفگرها تدارک دیده شدهاند.
معرفی سطوح مرجع مشترک
جدول 1. سطوح مرجع مشترک: مقیاس جهانی
کاربر متبحر |
|
C2 | به راحتی میتواند شنیدهها و خواندهها را واقعاً درک کند. میتواند اطلاعات منابع مختلف کلامی و نوشتاری را خلاصه کرده و مباحث و گزارشها را با ساختاری تازه به شکلی منسجم بیان کند. میتواند منظور خود را بلامقدمه، سلیس و دقیق بیان کند و سایههای معنایی را در موقعیتهای پیچیدهتر نیز از هم تشخیص دهد. |
C1 | میتواند طیف وسیعی از متون سخت و طولانیتر را درک کند، و معنای تلویحی آنها را بفهمد. میتواند منظور خود را سلیس و بلامقدمه بدون جستوجوی آشکار عبارات بیان کند. میتواند از زبان به شکلی منعطف و کارآمد برای اهداف اجتماعی، دانشگاهی و حرفهای استفاده کند. میتواند دربارهی موضوعات پیچیده متونی روشن، با ساختاری عالی و دقیق ارائه دهد که نشاندهندهی کاربرد کنترل شدهی الگوهای ساختاری، ربطدهندهها و ابزارهای منطقی باشد. |
کاربر مستقل |
|
B2 | میتواند ایدههای اصلی متن پیچیده را دربارهی موضوعات عینی و انتزاعی، شامل مباحث فنی در زمینهی تخصصی خود، درک کند. میتواند به میزانی از سلاست و فوریت تعامل کند که تعامل منظم با گویشوران بومی را بدون هیچ گونه تقلا برای دو طرف تعامل امکانپذیر میسازد. میتواند برای طیف وسیعی از موضوعات متنی روشن و دقیق ارائه دهد، و نظرگاه خود را دربارهی موضوعی معمولی با ارائهی مزایا و معایب گزینههای متعدد ابراز کند. |
B1 | میتواند نکات اصلی اطلاعات دریافتی روشن و معمول دربارهی مسائل آشنا را که معمولاً در کار، مدرسه، مراکز تفریحی و غیره پیش میآيند، درک کند. میتواند از پس اغلب موقعیتهایی برآيد که محتملاً حین سفر در منطقهای با زبان مورد نظر پیش میآيند. میتواند متن سادهی به هم پیوستهای را دربارهی موضوعاتی ارائه دهد که با آنها آشناست یا علاقهی شخصی به این موضوعات دارد.میتواند تجارب و رویدادها، آرزوها، امیدها و آرمانهایش را شرح دهد و مختصراً دلایل و توجیهاتی برای گزینههای متعدد و برنامهها ارائه دهد. |
کاربر ابتدایی |
|
A2 | میتواند جملات و عباراتی را درک کند که مکرراً در ارتباط با بیواسطه ترین حوزههای مربوطه (مثلاً اطلاعات کاملاً اساسی شخصی و خانوادگی، خرید، موقعیت جغرافیایی منطقهای، وضعیت اشتغال) استفاده میشوند. میتواند در مورد وظایف ساده و معمول که مستلزم تبادل ساده و مستقیم اطلاعات دربارهی مسائل آشنا و معمول است، به تبادل نظر بپردازد. میتواند جنبههای سادهی پیشزمینه، محیط خویشاوندی، و مسائلی در حوزههای نیاز فوری را شرح دهد. |
A1 | میتواند عبارات روزمرهی آشنا و عبارات کاملاً ابتدایی را درک کند که با هدف برطرف ساختن نیازهای عینی بیان میشوند. میتواند خود و سایرین را معرفی کند و سؤالاتی دربارهی مسائل جزئی شخصی مانند محل اقامت، اشخاصی که میشناسد و داراییهای خود مطرح کرده یا به این نوع سؤالات پاسخ دهد. به شرط اینکه فرد دیگر به آرامی و روشنی صحبت کند و حاضر به کمک باشد، میتواند به شکلی ساده با او تعامل کند. |
جدول 2. سطوح مرجع مشترک: شبکهی خودسنجی
درک مطلب: مهارت شنیداری |
|
A1 |
میتوانم کلمات آشنا و عبارات بسیار ابتدایی مربوط به خودم، خانوادهام و محیط عینی اطرافم را تشخیص دهم، اگر کسی به آرامی و روشنی صحبت کند. |
A2 |
میتوانم عبارات و واژگانی را که به کرّات استفاده میشوند در ارتباط با حوزههای شخصی بلافصل (برای مثال، اطلاعات ابتدایی شخصی و خانوادگی، خرید، فضای منطقهای، وضعیت اشتغال) درک کنم. میتوانم نکتهی اصلی پیامها و خبرهای کوتاه، روشن و ساده را درک کنم. |
B1 |
میتوانم نکات اصلی سخنرانی روشن و معمولی را دربارهی مسائل آشنایی درک کنم که معمولاً در کارف مدرسه و مراکز تفریحی و غیره روبهرو میشوم. میتوانم نکات اصلی بسیاری از برنامههایی رادیویی و تلویزیونی را دربارهی مسائل جاری یا موضوعات مورد علاقهی شخصی و حرفهای، اگر با آرامی و روشنی نسبی بیان شوند، درک کنم. |
B2 |
میتوانم سخنرانی و نطقهای طولانی را درک کنم و حتی رشتهی بحث را دنبال کنم به این شرط که موضوع تا حد معقولی آشنا باشد. میتوانم اغلب برنامههای خبری و برنامههای مربوط به مسائل جاری را درک کنم. میتوانم اکثر فیلمها را که به لهجهی معیار است بفهمم. |
C1 |
میتوانم سخنرانی طولانی را درک کنم حتی زمانی که ساختار روشنی ندارد و زمانی که ارتباطات فقط به صورت تلویحی بیان میشوند و به صورت صریح بیان نمیشوند. میتوانم برنامههای تلویزیونی و فیلمها را بدون اینکه چندان به زحمت بیفتم، درک کنم. |
C2 |
من هیچ مشکلی در درک هیچ نوع گویشی ندارم، چه این گفتار به صورت رو در رو باشد یا از رسانهها پخش شود، حتی زمانی که با سرعت گفتار گویشوران بومی بیان میشود، به این شرط که زمان کافی برای آشنایی با لحن فرد را داشته باشم. |
درک مطلب: مهارت خواندن |
|
A1 |
میتوانم نامها، کلمات و جملات بسیار ساده را بخوانم، مانند اطلاعیهها و پوسترها یا کاتولوگها. |
A2 |
میتوانم متون بسیار کوتاه و ساده را بخوانم. میتوانم در مطالب روزمرهی ساده مانند آگهیها، بروشورها، منوها و جداول زمانی اطلاعات ويژهی قابل پیشبینی را بیابم. و میتوانم نامههای شخصی کوتاه و ساده را درک کنم. |
B1 |
میتوانم متونی را درک کنم که عمدتاً زبان روزمره با تکرار بالا و مرتبط با شغل دارند. میتوانم توصیف وقایع، احساسات و آرزوها را در نامههای شخصی درک کنم. |
B2 |
میتوانم مقالات و گزارشهای مربووط به مسائل جاری را که نویسندگان نگرشها یا نقطهنظرات خاصی در آنها به کار گرفتهاند، درک کنم. میتوانم نثر ادبی معاصر را بفهمم. |
C1 |
میتوانم متون اطلاعاتی و ادبی طولانی و پیچیده را درک کرده و تفاوتهای سبکی را تشخیص دهم. میتوانم مقالات تخصصی و دستورالعملهای فنی طولانیتر را درک کنم، حتی زمانی که به رشتهی تخصصی من مرتبط نباشند. |
C2 |
میتوانم به آسانی، تقریباً تمام اشکال زبان نوشتاری را بخوانم، از جمله متون نظری، که پیچیدگی ساختاری یا زبانی داشته باشند، مانند دفترچههای راهنما، مقالات تخصصی و آثار ادبی. |
مهارت سخن گفتن: تعامل کلامی |
|
A1 |
به شرط اینکه فرد مقابل آماده باشد مسائل را با کلماتی دیگر با سرعت پائینتر از آنچه در سخن گفتن مرسوم است، تکرار کند، و کمک کند تا موضوعی را قصد بیانش را دارم بیان کنم، قادر به تعامل ساده هستم. میتوانم سؤالات سادهی مربوط به نیازهای فوری یا موضوعات بسیار آشنا بپرسم یا به این گونه سؤالات پاسخ دهم. |
A2 |
میتوانم در مورد کارهای ساده و معمول که مستلزم تبادل ساده و مستقیم اطلاعات دربارهی موضوعات و فعالیتهای آشنا هستند، به تبادل نظر بپردازم. میتوانم از عهدهی مراودهی اجتماعی ساده برآيم، هرچند معمولاً نمیتوانم تا حدی که برای ادامهی مکالمه کافی است، مطلب را درک کنم. |
B1 |
میتوانم از عهدهی اغلب موقعیتهایی برآیم که هنگام سفر در منطقهای به زبان مورد نظر پیش میآيند. میتوانم بدون آمادگی قبلی وارد مکالمه دربارهی موضوعی شوم که با آن آشنایی دارم، موضوعی که مورد علاقهی شخصی یا مربوط به زندگی روزمره است (مانند خانواده، علایق، کار، مسافرت و رویدادهای جاری). |
B2 |
میتوانم با میزانی از سلاست و بلافاصله تعامل داشته باشم به طوری که مراودهی منظم با گویشوران بومی کاملاً امکانپذیر باشد. میتوانم در بحث مربوط به زمینههای آشنا نقشی فعال ایفا کنم، به طوری که دیدگاههایم را توضیح دهم و پیگیری کنم. |
C1 |
میتوانم با سلاست و بیمقدمه، بدون اینکه مشخص باشد در ذهنم به دنبال اصطلاحات میگردم، نظرگاههای خودم را بیان کنم. میتوانم از زبان برای اهداف اجتماعی و حرفهای به شکلی منعطف و کارآمد استفاده کنم. میتوانم نظرات و عقایدم را به دقت بیان کرده، و ماهرانه سهم خودم را در مکالمه ایفا کنم. |
C2 |
میتوانم در هر مکالمه یا بحثی بدون دردسر شرکت کنم و آشنایی خوبی با عبارات مصطلح و سبک گفتاری دارم. میتوانم نظرگاههای خودم را به شکلی روان بیان کنم و سایههای معنایی ظریفتر را به دقت منتقل کنم. در صورت بروز هر مسئلهای میتوانم حرفم را پس بگیرم، و مسئله را با ساختاری جدید و با چنان سلاستی بیان کنم که کسی متوجه آن نشود. |
مهارت سخن گفتن: تولید کلامی |
|
A1 |
میتوانم از عبارات و جمملات ساده برای توصیف جایی که زندگی میکنم و کسانی که میشناسم استفاده کنم. |
A2 |
میتوانم از مجموعهای از عبارات و جمملات برای توصیف خانواده و سایر افراد، شرایط زندگی، پیشینهی تحصیلی و شغل فعلی یا آخرین شغلم با اصطلاحات ساده استفاده کنم. |
B1 |
میتوانم عبارات را به صورت ساده به منظور توصیف تجارب و وقایع، آرزوها و امیدهایم به هم ارتباط دهم. میتوانم مختصراً دلایل و توضیحاتی برای عقاید و برنامههایم ارائه دهم. میتوانم داستانی را روایت کنم یا طرح کتاب یا فیلمی را نقل کنم و عکسالعملهای خودم را توصیف کنم. |
B2 |
میتوانم توصیفات روشن و دقیقی دربارهی طیف وسیعی از موضوعات مرتبط با زمینهی علایقم ارائه دهم. میتوانم نقطهنظری را دربارهی مسئلهی مورد بحث شرح داده، مزایا و معایب شقوق متعدد آنرا بیان کنم. |
C1 |
میتوانم توصیفات روشن و دقیقی از موضوعاتی پیچیده ارائه داده، مضامین فرعی را در آن گنجانده، نکات خاصی را بسط داده و با نتیجهگیری مناسب این توصیف را به سرانجام برسانم. |
C2 |
میتوانم توصیف یا استدلال روشنی را با روندی هموار و سبکی مناسب با بافت و ساختار منطقی کارآمدی ارائه دهم که به دریافتکننده کمک میکند متوجه نکات مهم شود و آنها را به خاطر بسپارد. |
مهارت نوشتن: نوشتن |
|
A1 |
میتوانم کارت پستال کوتاه و سادهای مثلاً برای تبریک عید، بنویسم. میتوانم فرمهای حاوی جزئیات شخصی را پر کنم، مثل نوشتن نام، ملیت و آدرس روی فرم هتل. |
A2 |
میتوانم یادداشتها و پیامهای کوتاه مربوط به مسائل مرتبط با حوزههای نیاز فوری را بنویسم. میتوانم نامههای بسیار سادهی شخصی را بنویسم، مانند تشکر از کسی به دلیلی. |
B1 |
میتوانم متن یکپارچهی سادهای را دربارهی موضوعاتی بنویسم که با آنها آشنا هستم یا مورد علاقهی شخصی من هستند. میتوانم نامههای شخصی را بنویسم که توصیف تجارب و احساساتم باشند. |
B2 |
میتوانم متنی روشن و دقیق دربارهی طیف وسیعی از موضوعات مرتبط با علایم بنویسم. میتوانم مقاله یا گزارشی نوشته، اطلاعات یا دلایلی در تأئید یا رد نکتهی خاص مورد نظر ارائه دهم. میتوانم نامههایی بنویسم که رووی اهیمت شخصی وقایع و تجارب تأکید میکنند. |
C1 |
میتوانم نظرگاه خودم را با متنی روشن که ساختاری عالی دارد بیان کرده، نکات مهم نظرگام را با اندکی تفصیل بازگو کنم. میتوانم در نامه، مقاله یا گزارش دربارهی موضوعات پیچیده بنویسم، و بر آنچه که به نظر من مسائل برجستهی این موضوعات هستند تأکید کنم. میتوانم سبک مناسب خوانندهی مورد نظر را انتخاب کنم. |
C2 |
میتوانم متنی روشن با روندی هموار با به سبکی مناسب بنویسم. میتوانم نامهها، گزارشها یا مقالات پیچیدهای بنویسم که ادعایی را با ساختار منطقی کارآمد طرح میکند، به طوری که به دریافتکننده کمک کند تا به نکات مهم پی ببرد و آنها را به خاطر بسپارد. میتوانم چکیدهها و بازبینیهای مربوط به آثار حرفهای یا ادبی بنویسم. |
جدول 3. سطوح مرجع مشترک: جنبههای کیفی کاربرد زبان شفاهی
دامنه |
|
A1 |
از مجموعهای کاملاً ابتدایی کلمات و عبارات ساده در ارتباط با جزئیات شخصی و موقعیتهای عینی خاص برخوردار است. |
A2 |
از قالب جملات ابتدایی با عبارتهایی که به خاطر سپرده، و گروهها کلمات و فرمولهای اندکی استفاده میکند تا اطلاعاتی محدود را در موقعیتهای روزمرهی ساده منتقل کند. |
B1 |
گنجینهی زبانی کافی دارد تا با واژگانی کافی برای بیان نظرات خود با اندکی وقفه به درازگوییهایی دربارهی موضوعاتی نظیر خانواده، سرگرمیها و علایق، کار، مسافرت و وقایع جاری بپردازد. |
B2 |
گسترهی کارآمدی از زبان را داراست تا بتواند توصیفات روشنی ارائه داده، دیدگاههای خود را دربارهی اغلب موضوعات عمومی بدون جستوجوی مشهود کلمات، با برخی از اشکال جملات پیچیده برای انجام این کار، بیان کند. |
C1 |
تسلط خوبی بر گسترهی وسیعی از زبان دارد که به او امکان میدهد ساختاری برای بیان واضح نظرگاههای خود با سبکی مناسب دربارهی گسترهی وسیعی از موضوعات کلی، دانشگاهی، حرفهای یا تفریحی انتخاب کند، بدون اینکه در بیان مقاصدش با محدودیتی روبهرو شود. |
C2 |
انعطافپذیری بالایی در بیان مجدد نظرات به اشکال زبانی مختلف به منظور بیان دقیق سایههای معنایی ظریفتر، تأکید، تمایز و از بین بردن ابهام نشان میدهد. همچنین تسلط خوبی بر عبارات مصطلح و زبان محاورهای دارد. |
دقت و صحت |
|
A1 |
کنترل محدودی بر ساختارهای نحوی ساده و قالب جملات در مجموعهای که به خاطر سپرده از خود بروز میدهد. |
A2 |
از برخی ساختارهای ساده به درستی استفاده میکند اما هنوز هم از نظر اصول و قواعد نحوی مرتکب اشتباهات اساسی میشود. |
B1 |
از مجموعهی «روزمره»ای که مکرراً تکرار میشوند، و قالبهای مرتبط با موقعیتهایی که کمابیش قابل پیشبینی هستند، با دقت و صحتی قابل قبول استفاده میکند. |
B2 |
میزان نسبتاً بالایی از کنترل نحوی را از خود بروز میدهد. اشتباهاتی مرتکب نمیشود که موجب بدفهمی شود، و میتواند اغلب این اشتباهات را اصلاح کند. |
C1 |
میزان بالایی از دقت و صحت نحوی را پیوسته حفظ میکند؛ به ندرت اشتباه میکند، اشتباهاتی که به سختی میتوان تشخیص داد و عموماً بعد از بروز اصلاح میشوند. |
C2 |
تسلط نحوی منسجمی بر زبان پیچیده دارد، حتی زمانی که توجهاش به جای دیگری معطوف شده است (برای مثال، در برنامهریزی پیشاپیش، در نظارت بر عکسالعملهای دیگران) |
روانی |
|
A1 |
میتواند از عهدهی بیان سخنان بسیار کوتاه، مجزا و عمدتاً از پیش دستهبندی شدهای، با وقفهی طولانی برای جستوجوی اصطلاحات، برای بیان کلماتی که آشنایی کمتری با آنها دارد، و برای از سر گرفتن مکالمه برآيد. |
A2 |
میتواند منظور خود را با سخنانی کاملاً کوتاه برساند، هرچند وقفهها، شروعهای غلط و بیانهای مجدد بسیار مشهود است. |
B1 |
میتواند به مکالمه ادامه دهد، هرچند وقفه برای طرحریزی و اصلاح نحوی و واژگانی کاملاً مشهود است، خصوصاً در قطعات طولانیتر که به بسط آزادانهی سخنانش میپردازد. |
B2 |
میتواند با آهنگی کمابیش یکنواخت قطعاتی را به زبان مورد نظر بیان کند؛ هرچند ممکن است حین جستوجوی قالبها و اصطلاحات اندکی مردد باشد. وقفههای طولانی محسوس نیز در این هنگام به چشم میخورند. |
C1 |
میتواند نظرگاههای خود را با روانی و بیمقدمه و تقریباً بدون زحمت بیان کند. فقط موضوعی که از لحاظ نظری دشوار باشد میتواند جریان طبیعی و روان زبانی را سد کند. |
C2 |
میتواند نظرگاه خود را بلامقدمه و به تفصیل با جریان گفتار طبیعی بیان کرده، از بروز مشکل اجتناب کرده یا حرفش را با چنان سلاستی پس بگیرد که طرف صحبت متوجه نشود. |
تعامل |
|
A1 |
میتواند سؤالاتی دربارهی مسائل جزئی شخصی را مطرح کرده و پاسخ دهد. میتواند به روشی ساده وارد تعامل شود اما مکالمه کاملاً به تکرار، عبارتبندی مجدد و اصلاح متکی است. |
A2 |
میتواند به سؤالات پاسخ دهد و با عبارات ساده عکسالعمل نشان دهد. میتواند نشان دهد که چه زمانی مکالمه را دنبال میکند اما به ندرت میتواند به قدر کافی مکالمه را درک کند تا به میل خود مکالمه را پیش ببرد. |
B1 |
میتواند مکالمهی رو در روی ساده را دربارهی موضوعاتی که با آنها آشناست یا مورد علاقهی شخصی اوست، آغاز کند، ادامه دهد و به پایان برساند. میتواند بخشی از سخنان قبلی خود را به درخواست کسی و به منظور تصدیق درک متقابل تکرار کند. |
B2 |
میتواند گفتوگو را آغاز کند، به هنگام ضرورت به نوبهی خود وارد مکالمه شود و هرگاه لازم دید مکالمه را پایان بخشد، هرچند ممکن است همواره این کار را با ظرافت انجام ندهد. میتواند به ادامهی بحث در مورد زمینهای آشنا کمک کرده، قدرت درک خود را اثبات کند، سایرین را به مکالمه دعوت کند و غیره. |
C1 |
میتواند عبارت مناسبی را بیدرنگ از میان طیف موجود کارکردهای گفتاری به عنوان مقدمهی اظهارات خود و به منظور آغاز یا ادامهی سخنانش و ادای سهم خود در مکالمه به شکلی ماهرانه در برابر طرفین مکالمه انتخاب کند. |
C2 |
میتواند با سهولت و مهارت تعامل کرده، ایما و اشارههای غیرلفظی و آهنگ جمله را به شکلی ظاهراً بدون زحمت انتخاب و از آنها استفاده کند. میتواند با سهم خود را در مکالمهی مشترک ایفا کند به طوری که در رعایت نوبت صحبت، ارجاع، کنایه، و غیره، کاملاً طبیعی باشد. |
انسجام |
|
A1 |
میتواند کلمات یا گروه کلمات را با ربطدهندههای خطی بسیار ابتدایی مانند «و» یا «بعد» به هم ربط دهد. |
A2 |
میتواند گروههایی از کلمات را با ربطدهندههای ساده مانند «و»، «اما» و «چون» به هم ربط دهد. |
B1 |
میتواند مجموعهای از عناصر سادهی عینی و کوتاه را با زنجیرهای خطی به هم پیوستهای از نکات مهم ربط دهد. |
B2 |
میتواند از تعداد محدودی ابزار انسجامبخش برای مرتبط ساختن سخنان خودش با گفتوگویی روشن و منسجم استفاده کند، هرچند ممکن است در صورت طولانی شدن نقش او در مکالمه اندکی «عصبی» شود. |
C1 |
میتواند گفتوگویی روشن، با جریانی روان، و ساختاری عالی داشته باشد، الگوهای ساختاری، ربطدهندهها و ابزارهای منسجمکننده را به شکلی کنترل شده مورد استفاده قرار دهد. |
C2 |
میتواند با استفادهی کامل و مناسب از انواع الگوهای ساختاری و طیف وسیعی از ربطدهندهها و سایر ابزارهای منسجمکننده گفت و شنودی منسجم و پیوسته ترتیب دهد. |