آموزشگاه زبان روژین ایلیا
آدرس ها:

شعبه پسران: یافت آباد، شهرک ولیعصر، خیابان شهیدان بهرامی، جنب بانک صادرات، پلاک 161

شعبه دختران: یافت آباد، شهرک ولیعصر، خیابان شهید به خیال، پلاک ۱۲

شعبه مهد زبان و پیش دبستانی: یافت آباد، شهرک ولیعصر، خیابان شهیدان بهرامی ، جنب بانک مسکن، جنب خانه بازی شهر سلطان، پلاک ۲۲۰

تلفن های تماس:

021-66213030

021-66229000

021-66211000

داستان کوتاه قهرمانان گمنام (اصل داستان در نسخه انگلیسی سایت)

قهرمانان گمنام

در سال ۱۹۸۶، سه مرد داوطب شدند که بمیرند، تا جان صدها هزار نفر را نجات بدهند؛ اما اکثر ما، هیچ‌گاه اسمی از این قهرمانان گمنام نشنیده‌ایم.

وقتی‌که نیروگاهی هسته‌ای در چرنوبیل اوکراین، شروع به رها کردن مواد رادیواکتیو کشنده کرد، کارگران نمی‌دانستند که چه‌کار کنند. هیچ‌کسی نمی‌توانست تصور کند که چگونه این فاجعه را متوقف کند، بدون اینکه خودش را در این فرایند به کشتن دهد. بدتر از آن این بود که نیروگاه در معرض خطر منفجرشدن در هرلحظه‌ای بود.

تنها راه جلوگیری از انفجار این بود که وارد آب رادیواکتیو سمی شد و شیر آب را باز کرد. ربات‌ها قادر نبودند که در محیط رادیواکتیو عمل کنند، برای همین، این کار بایستی توسط آدم‌ها انجام می‌شد.

۳ مرد شجاع، که به‌خوبی می‌دانستند که این، یک مأموریت مرگبار است، داوطلب این کار شدند. الکسی آناننکو، والری بزپالوف، و بوریس بارونوف، چهره‌ی شجاع و مصممی به خود گرفتند و لباس‌های غواصی‌شان را پوشیدند. سپس در آب آلوده به مواد رادیواکتیو شنا کردند و موفق شدند که شیر را باز کنند. با این کار، از بحرانی هسته‌ای جلوگیری شد و جان صدها هزار نفر در ازای از دست رفتن جان سه نفر، نجات داده شد.

تنها چند روز بعد، هر سه نفر به مرگ بسیار دشواری به خاطر مسمومیت رادیواکتیو، جان خود را از دست دادند. آن‌ها در تابوت‌های سربی به خاک سپرده شدند تا از اینکه بدنشان تشعشعات رادیواکتیو به خاک  نشت بدهد، جلوگیری به عمل آید. آن‌ها زان پس به‌عنوان “جوخه‌ی خودکشی چرنوبیل” شناخته می‌شدند.

حتی دانشمندان نیز به خاطر موارد نادر از افرادی که غریزه‌ی بقای خود را نادیده می‌گیرند، گیج و سردرگم شده‌اند. غریزه‌ی انسان‌ها برای زنده ماندن طراحی شده است، اما قهرمان‌ها، صدای بیولوژیکی درون بدن خود، که می‌گوید:”جان خودت را حفظ کن”، را نادیده می‌گیرند.

باوجوداینکه ما بعضی وقت‌ها داستان پدران و مادرانی را می‌شنویم که خود را برای محافظت از فرزندان خود، قربانی می‌کنند، این موضوع به نحوی می‌تواند به‌عنوان غریزه‌ی انسان‌ها برای زنده ماندن دیده شود. بچه‌های ما قسمتی از ما هستند و از طریق آن‌ها است که ژن‌های ما زنده می‌ماند. اما در قضیه‌ی چرنوبیل، خیلی از افراد می‌توانستند خانواده‌ی خود را جمع کنند و به‌سرعت هرچه‌تمام‌تر خود را از خطر دور کنند.

چه چیزی، افرادی مثل آناننکو، بزپالوف و بارونوف را از دیگران متمایز می‌کند؟

فردی به اسم آندرو کارنیگ، تمامی زندگی خود را به مطالعه‌ی قهرمانان صرف کرد. از سال ۱۹۰۴، صندوق قهرمانان وی، بیش از ۸۰ هزار نفر را به خاطر اعمال دلاورانه‌ی توأم با ازخودگذشتگی، شناسایی کرده است.

مطلب جالبی که کارنیگ متوجه شد این بود که قهرمان‌ها معمولاً هیچ‌گاه رفتار خود را قهرمانانه نمی‌بینند.

پروفسور ارل بابی می‌گوید که : من شرط می‌بندم که حتی یک قهرمان واقعی را هم پیدا نمی‌کنید که بگوید “بله من قهرمانم”.

به‌جای این، قهرمان‌ها معتقدند که کاری انجام داده‌اند که هرکس دیگری هم بود، آن کار را انجام می‌داد. یعنی زندگی خود را به خاطر دیگران به خطر می‌انداختند.

 

ارسال نظر