حروف اضافه (جلسه دوم)
حروف اضافۀ مکانی:
in
برای انواع مکان ها (کشورها، شهر ها و غیره) به عنوان محل اقامت، وقتی که به طور نامعین مورد نظر باشند.
in the desert | in the country |
in the suburb | in the town |
in a village | in cities |
برای نام کشورها، قاره ها، و سر زمین های وسیع، مانند ایالت ها و استان ها، همجنین پایتخت ها و اسامی شهرهای بزرگ:
in Paris | in London |
in China | in Tehran |
برای اسامی مکان ها و شهرهای کوچک و روستا، حرف اضافۀ at به کار می رود.
برای نام خیابان ها و جاده ها:
Mr. Smith lives in Lincoln Avenue. |
برای بیان محل کار به طور کلی در صورتی که داخل ساختمان باشد.
in a shop | in a bank |
in an office | in a restaurant |
in a hotel | in a factory |
at
چنانچه قبلاً نیز گفته شد، برای اسامی مکان ها و شهرهای کوچک و روستا ها که به صورت محل اقامت معینی باشند، به کار می رود.
مثال:
Shakespeare was born at Stratford- on-Avon. |
در مورد کلمات home و seaside نیز حرف اضافۀ at به کار می رود.
برای محل سکونت درخانه، هتل و خیابان در صورتی که معین و مشخص باشد.
at Buckingham Palace | at 10 Downing Street |
at Hilton Hotel | at Marmar Palace |
at 15 Bahar Avenue | at White House |
برای محل کار در صورتی که جای معین و مشخصی مورد نظر باشد.
at Swan Restaurant | at Town Hall |
at the City General Hospital | at the Public Library |
at Tehran Medical College | at the railway Station |
at Naderi Melli Bank | at the Iran National Factory |
on
برای محل سکونت در جزایر کوچک:
They are living on Khark Island. |
برای محل سکونت در مزارع:
He lives on a small farm. |
برای محل کار، در صورتی که ساختمانی نباشد.
They work on a potato plantation. |
He works on the railway. |
by
برای بیان نزدیکی و کنار جایی:
مثال:
We sat by the sea and watched the children swimming. |
Peter found him standing by the window. |
برای بیان وضع حالت، طریق و نحوۀ مسافرت:
If you go by ship to Australia, you go by sea; if you go in an airplane, you go by air. |
for
برای تعیین مسیر و جهت:
Is this train for Edinburgh? |
We set out for the seaside immediately after breakfast. |
into
به طور کلی حرف اضافۀ in وضع و حالت و into حرکت یا جهت را به داخل چیزی می رساند.
مثال:
He spent the day in his room. |
He came into the room. |
to
برای بیان مسافت:
مثال:
How far is it from here to the cinema? |
among, between
between به معنی بین دو شخص یا دو چیز و among بین چند شخص و یا چند شئ است.
مثال:
He was standing between you and me. |
He was standing among the trees. |