آموزشگاه زبان روژین ایلیا
آدرس ها:

شعبه پسران: یافت آباد، شهرک ولیعصر، خیابان شهیدان بهرامی، جنب بانک صادرات، پلاک 161

شعبه دختران: یافت آباد، شهرک ولیعصر، خیابان شهید به خیال، پلاک ۱۲

شعبه مهد زبان و پیش دبستانی: یافت آباد، شهرک ولیعصر، خیابان شهیدان بهرامی ، جنب بانک مسکن، جنب خانه بازی شهر سلطان، پلاک ۲۲۰

تلفن های تماس:

021-66213030

021-66229000

021-66211000

تفاوت Job, Work, Career, Employment

فرق و کاربرد واژه های Job, Work, Career, Employment

آیا می دانید که چه تفاوت هایی بین این واژه ها وجود دارد؟

این لغات که تقریبا معنی و کاربردی نزدیک به هم دارند، اغلب به جای یکدیگر استفاده می شوند، ولی در واقع دارای  معانی و کاربردهای متفاوتی می باشند.

اغلب دیده شده که ” Career” و ” Job” به جای یکدیگر مورد استفاده قرار گرفتن، اما آنها دو لغت از هم متفاوت هستند.

“Job” به معنی آن کاری است که شما در کوتاه مدت برای داشتن درآمد آنرا انجام می دهید.

” Career” نیز اغلب به معنی و مفهوم “Occupation” و حتی به جای همدیگر استفاده می شوند.

” Profession” نیز به معنا و مفهوم “کار تمام وقت” مورد استفاده قرار می گیرد.

 

به این مثال ها و توضیحات توجه کنید:

Job:

به معنی شغل است و در واقع آن کاری است که انسان برای امرار معاش و در ازای دریافت پاداش و یا پول انجام می دهد و از لحاظ گرامری نقش اسم را داد. مثال:

I’m looking for a new job

من دنبال یک شغل جدید می گردم.

I’ve applied for several jobs without success

من برای چند تا شغل اقدام کردم، اما موفق به گرفتنشون نشدم

Mori got a holiday job at a factory in Bristol

موری یک شغل تعطیلاتی(تابستانی مثلا”) در یک کارخانه واقع در بریستول به دست آورد.

Mori finally found a job in a bakery

موری سرانجام یک شغل در نانوایی پیدا کرد.

My son has been offered a job in Tokyo

به پسرم یک پیشنهاد شغل در توکیو شده است

 

Work :

به فعالیت هایی گفته می شود که با تلاش ذهنی یا فیزیکی انجام می شود. به عبارت دیگر به معنی “کار”، “کار کردن” است و به آن فعالیتهایی که در Job انجام می گیرد گفته می شود و از لحاظ گرامری هم نقش فعل و هم نقش اسم را داد. مثال:

I have a lot of work to do

من کلی کار دارم که باید انجام بدهم

I start work at 8 o’clock every morning

من هر روز ساعت۸ کارم رو شروع میکنم

I go to work by bus

من با اتوبوس به سر کار میروم

I know you’ve got a lot of work to do

میدونم که کلی کار برای انجام دادن داری/ میدونم سرت شلوغه

I started work when I was sixteen

من وقتی ۱۶ سالم بود کار کردن رو شروع کردم

Career :

حرفه، دوره خدمتی، تخصص رشته ایی؛ به معنی شغلی است که شخص برای یک دوره قابل توجهی از زندگی اش انجام می دهد، و معمولا با فرصت هایی برای پیشرفت همراه است. مثال:

A career in computer science

حرفه ایی در علم کامپیوتر

He has just started out on a career as a photographer

او به تازگی حرفه اش رو به عنوان یک عکاس شروع کرده است.

He sought a career as a lawyer

او دنبال یک حرفه به عنوان وکیل گشت

His career as a soldier ended with the armistice

حرفه ی او به عنوان سرباز با صلح جنگ به پایان رسد

He’s hoping for a career in the police force/as a police officer

او امید به حرفه ایی در نیروی پلیس به عنوان افسر پلیس دارد

Employment :

به معنی استخدام و خدمت کردن درجایی برای انجام کار می باشد، و معمولا اشاره به شغل دائمی دارد. مثلا شما برای جایی برای مدتی طولانی کار کنید. از لحاظ گرامری نقش اسم را دارد.

معمولا” انتظار میره که Job برای کارهای کوتاه مدت و Employment  بیشتر برای کارهای بلند مدت و پرداخت منظم به کار رود. مثال:

After graduation, she found employment with a local finance company

او بعد از فارغ التحصیل شدن یک شغل دائم با یم شرکت مالی محلی یافت.

The new factory will provide employment for 300 people

کارخانه جدید ۳۰۰ اشتغال(دائم/بلند مدت) برای مردم بوجود خواهد آورد.


مطلب پیشنهادی : تفاوت ill و Sick در زبان انگلیسی

ارسال نظر