به سوی یادگیری زبان؛ برنامهای با چهار گام (بخش اول)
فرض کنیم تصمیم گرفتهاید که به دنیای زبانی جدید گام بگذارید. اولین اقدام شما چیست؟
اگر شما هم مثل من بیاندیشید، در اولین گام به سراغ اینترنت میروید تا به با یک جستجوی سریع، بهترین روشهای یادگیری زبان را بیاموزید. اگر بخواهیم صریح صحبت کنیم، سیل عظیم مقالاتی که در این زمینه وجود دارد را میتوان به دو دسته تقسیم کرد. دسته اول، مقالات خوب، دسته دوم، مقالات بد! البته معمولا اینقدر مطلق سخن گفتن در مورد یک موضوع کار صحیحی نیست، ولی اجازه دهید توضیح دهم!
مقالاتِ بد آن دسته مقالاتی هستند که شما «قبل از» آنکه مطالعهشان کنید به بیراهه رفتهاید.
مقالاتی که عنواینی اینچنینی دارند: «چگونه در مدت ۲۴ ساعت انگلیسی را روان صحبت کنیم!» که معادل زبانیِ قرصهای لاغری و یا کِرِمهای پوستی معجزهآسا هستند! این مقالات، مقالههای بد هستند و بیش از اینکه به شما آگاهی ببخشند بعنوان زیرمجموعهای از «لینکهای فریب» طبقهبندی میشوند.
مقالات خوب، معمولا بخوبی از تحقیق و تفحص بهره بردهاند و نویسنده معمولا آن «ترفند» یا «فوت کوزهگری» را که مهم میدانسته بصورت شفاف و دقیق بیان میکند. اما همین مقالههای خوب هم عموما داری تعمیمهای غیرصحیح هستند و منحصر بفرد بودنِ ویژگیهایِ هرکدام از زبانآموزان را در نظر نمیگیرند. به بیان دیگر، فقط به جزئی از حقیقت میپردازند.
شما ممکن است تمامی مقالات خوب را که در فضای اینترنت پراکندهاند بخوانید اما به یک نگاه جامع و یا یک رویکرد تمام عیار برای یادگیری نرسید. و چیزی که در نهایت خواهید داشت مجموعهای از نکات مفید اما بریده بریده درباره یادگیری زبان است.
در این مقاله میخواهیم درموردِ چهار گام با هم صحبت کنیم که برای شروع یادگیری زبان برای هر فردی میتوانند مفید واقع شوند. این گامها برای هر یک از زبانآموزان متفاوت هستند اما پروسهای که مغز هر زبانآموز برای طی کردن هر کدامشان انجام میدهد یکسان است.
گام اول: کمی درباره خود زبان هدفتان بیاموزید.
یکی از مهمترین کارها در ابتدا این است که به زبان هدف، به عنوان یک موجود عظیم و یکپارچه نگاه نکنید، بلکه آن را مرکب از اجزاء مختلف ببینید. ضربالمثل دیدن درختان و فراموش کردن جنگل را حتما بخاطر دارید. اینجا میخواهیم عکس آن نگاه را داشته باشیم و برای لحظاتی جنگل را فراموش کنیم و به درختانی که تولیدش کردهاند بپردازیم. یک زبان، متشکل است از:
یک: آواشناسی یا Phonology (صداهایی که در گفتگو شنیده میشوند)
یکی از پایهای ترین ارکان زبان، شیوه خارج کردن هوا از دستگاه صوتی است. هوا در برخورد با دستگاه صوتی ما که شامل حنجره، دهان و لبهاست صداهایی تولید میکند و علم آواشناسی، در هر زبانی، به بررسی این تغییرات آوایی میپردازد.
دو: ریختشناسی یا Morphology (کلمات و بخشهای آنها)
به بیان ساده، موضوع ریختشناسی، نحوه ساختن کلمات است. خود کلمات بطور مجزا و همینطور پیشوندها و پسوندها و نحوه تولید کلمات چندبخشی همگی در این شاخه بررسی میشوند.
سه: نَحو یا Syntax (ساختار جمله و نحوه در پی آمدن کلمات)
وقتی در یک زبان از «نحو» سخن میگوییم به دنبال قواعد و دستورهایی هستیم که بر روندِ ساختن جملهها حاکم هستند. اینکه فاعل و فعل و مفعول و قید در زبان فارسی و انگلیسی و عربی متفاوت از یکدیگر هستند، به تفاوت نحوی این زبانها برمیگردد. و نحوِ مقدماتی یکی از اولین چیزهایی است که ما درباره زبان هدفمان باید بدانیم.
چهار: معناشناسی یا Semantics (تفاوت معناییِ صداها، کلمات و عبارات)
وقتی در فارسی از دو عبارتِ «سردرد» و «سرکارگر» استفاده میکنیم، توجه داریم که با اینکه در هر دو از عبارتِ «سر» استفاده شده است ولی معنای یکی، سرِ حقیقی و یکی از اندامِ بدن انسان است، درحالیکه معنای دیگری مجازی و استعاری است. دانش معناشناسی در هر زبان به بررسی روابط بین صداها، بخشهای مختلفِ کلمات و همینطور جملاتی که استفاده میکنیم میپردازد و درباره تمایز معناهایی که با شنیدن یا دیدنشان به ذهن خطور میکند به بحث میپردازد.
پنج: کاربردشناسی یا Pragmatics (کاربرد زبان در فضاهای اجتماعی و موقعیتهای گوناگون)
هیچگاه نمیتوانیم زبان را از موقعیتهای استفاده آن و اصطلاحا «فضایِ کلام» جدا کنیم. دانش کاربردشناسی در یک زبان اجازه میدهد که بدانیم وقتی کسی درحال آبیاری باغچه است و از ما درخواست میکند که «لطفا شیر را ببند» منظورش بستن فلکه آب است و نه به بند کشیدن یک شیر غرّنده و سرگردان! کاربردشناسی وضعیتهای مختلفی که یک کلمه، عبارت و یا جمله میتوانند مورد استفاده قرار گیرند را بیان و از ایجاد سوء تفاهمهای ناخواسته جلوگیری میکند.
فایده بررسی مقدماتی یک زبان، از این کانالهای پنجگانه این است که به شما امکان میدهد، پدیدهای که به نظر بیاندازه بزرگ و غیرقابل بررسی و مهارناشدنی میرسد، ملموس و قابل مطالعه گردد.
آیا از افرادی هستید که بعد از دو ترم یادگیری زبان انگلیسی حس میکنید هیچ نیاموختهاید؟ به هیچوجه معنای این احساس، «بد بودنِ شما در زبانآموزی» نیست. ممکن است بخش آواشناسی و شنیدن صداهای زبان انگلیسی برای شما دشوار بوده باشد. و اگر متوجه شوید که مشکل اینجاست کار شما بینهایت آسانتر میشود. چرا؟ چون مشکل تخیلی و غیرِ قابلِ حلِ «بد بودن در زبانآموزی» حالا تبدیل شده به یک چالش قابل حل کردن به اسمِ «تقویتِ آواشنایی.»
اگر در آغاز روند زبانآموزیتان حتی فقط یک روز را صرف تحقیق و یادگیری درباره این پنج موضوع بنمایید، اثر شگفتانگیزش را طی مسیر زبانآموزیتان خواهید دید و از محصول آن برداشت خواهید نمود.
همینطور مفید است که در زمان یادگیری بخشهای تازه از زبان هدف، از خودتان بپرسید:
صدای این کلمه/عبارت/ جمله چگونه است؟
آیا کلمه/بخشهای کلمه (پیشوند و پسوند) را یافتهام که در فضاهای مختلف کلامی و به دفعات تکرار شوند؟
آیا کسانی که زبان مادریشان، زبان هدف من است، استفاده از این کلمه خاص را در این محل خندهدار میپندارند؟ و اگر چنین است کلمه هممعنی مناسب برای این فضا کدام است؟
در بخش اول از این مقاله، به گام اول از چهار گامی که برداشتن آنها در ابتدای مسیر زبانآموزی میتواند بسیار مفید باشد پرداختیم. در بخش دوم، گامهای بعدی را مورد بررسی قرار خواهیم داد.