افعال دو قسمتی با Throw ، کاربرد و معنای آنها
یکی از موضوعات ارزشمند در بین مباحث زبان انگلیسی که برای بسیاری از زبانآموزان مخصوصا در سطوح ابتدایی مشکل است، آشنایی کافی با افعال دو قسمتی یا phrasal verbs است. به همین خاطر در این گفتگو با یکدیگر بعضی از مهمترین افعال دو قسمتی با throw را مورد بررسی قرار میدهیم.منظور از افعال دو قسمتی با bail آن دسته از افعالاند که دارای دو بخش یعنی bail و حرفی اضافه هستند. و ترکیب این دو قسمت است که معنایی متمایز از هر کدام از دو بخش را تولید کرده است.
آشنایی با پرکاربردترین افعال دو قسمتی با Bail
در ادامه با هم تعدادی از افعال دو قسمتی که با bail ساخته شدهاند را بررسی میکنیم. دقت داشته باشید که افعال دو قسمتی با bail ممکن است بیش از مواردی باشند که در این گفتار مشاهده میکنید.
فعل Bail off
کاربرد این فعل به صورت bail off some place مورد استفاده قرار میگیرد. معنای این فعل «محلی را به سرعت و با دستپاچگی ترک کردن» است. مثال:
The suspicious man bailed off the scene when a policeman ran after him.
«مرد مشکوک صحنه را ترک کرد وقتی یک نیروی پلیس به دنبال او دوید.»
فعل Bail out
این فعل پرکاربردترین فعل دو قسمتی با bail است.
اولین کاربرد این فعل به صورت bail out something/someone به کار میرود. معنای این کاربرد «نجات دادن کسی یا چیزی (مخصوصا از مشکل قانونی یا مالی)» است. مثال:
The government bailed out small business due to financial crisis.
«دولت کسب و کارهای کوچک را نجات داد (مثلا با بخشش مالیات) چرا که شرایط اقتصادی بحرانی بود.»
دومین کاربرد این فعل bail out something است. معنای این فعل «آب منطقهای که دچار سیل یا غرق شدن گشته را تخلیه کردن» است. مثال:
They bailed out the sunken ship.
«آنها آب کشتی غرق شده را تخلیه کردند.»
سومین معنای این کاربرد bail out some place یا بدون مفعول یعنی bail out است. معنای این فعل «کشتی یا هواپیما به دلیل خطر جانی ترک کردن» است. مثال:
The passengers wore their parachute bailed out. The plane was about to crash.
«مسافرین چتر نجاتشان را به تن کردند و از هواپیما بیرون پریدند. هواپیما در حال تصادف کردن بود.»
فعل Bail out of
نحوه استفاده از این فعل به صورت bail someone out of jail است. معنای این کاربرد «کسی را با قید وثیقه آزاد کردن» است. مثال:
I bailed my friend out of jail. He had a misunderstanding with the police.
«من دوستم را با قید وثیقه از زندان آزاد کردم. او با پلیس دچار سوء تفاهم شده بود.»
فعل Bail out on
این فعل معمولا به صورت bail out on someone به کار میرود. معنای این فعل «در مواقع دشواری کسی را تنها گذاشتن» است. مثال:
Everyone bailed out on him when his money ran out.
«وقتی او پولش تمام شد، همگی به وی پشت کردند.»
فعل Bail up
این فعل نیز دارای چند کاربرد است.
اولین کاربرد bail up به صورت bail up someone است. معنای این فعل «معطل کردن کسی با طولانی کردن صحبت با وی» است. مثال:
Jack bailed me up on the phone for two hours.
«جک به مدت دو ساعت پای تلفن مرا نگه داشت و معطل کرد.»
دومین کاربرد این فعل نیز به شکل bail up someone است. معنای این فعل «از کسی بطور مسلح سرقت کردن» است. مثال:
The old woman was bailed up by two muggers who stole her jewels.
«پیرزن توسط دو دزد مسلح مورد سرقت قرار گرفت که جواهراتش را دزدیدند.»