افعال دو قسمتی با Fall ، کاربرد و معنای آنها
یکی از موضوعات ارزشمند در بین مباحث زبان انگلیسی که برای بسیاری از زبانآموزان مخصوصا در سطوح ابتدایی مشکل است، آشنایی کافی با افعال دو قسمتی یا phrasal verbs است. به همین خاطر در این گفتگو با یکدیگر بعضی از مهمترین افعال دو قسمتی با fall را مورد بررسی قرار میدهیم.
منظور از افعال دو قسمتی با fall آن دسته از افعالاند که دارای دو بخش یعنی fall و حرفی اضافه هستند. و ترکیب این دو قسمت است که معنایی متمایز از هر کدام از دو بخش را تولید کرده است.
یکی از موضوعات ارزشمند در بین مباحث زبان انگلیسی که برای بسیاری از زبانآموزان مخصوصا در سطوح ابتدایی مشکل است، آشنایی کافی با افعال دو قسمتی یا phrasal verbs است. به همین خاطر در این گفتگو با یکدیگر بعضی از مهمترین افعال دو قسمتی با fall را مورد بررسی قرار میدهیم.
منظور از افعال دو قسمتی با fall آن دسته از افعالاند که دارای دو بخش یعنی fall و حرفی اضافه هستند. و ترکیب این دو قسمت است که معنایی متمایز از هر کدام از دو بخش را تولید کرده است.
آشنایی با پرکاربردترین افعال دو قسمتی با Fall
در ادامه با هم تعدادی از افعال دو قسمتی که با fall ساخته شدهاند را بررسی میکنیم. دقت داشته باشید که افعال دو قسمتی با fall به این موارد ختم نمیشوند و تنوع بیشتری دارند.
فعل Fall about
این فعل معمولا به صورت بدون مفعول و به شکل fall about laughing مورد استفاده قرار میگیرد. این فعل به معنای «روده بُر شدن» است که معمولا به معنای «از خنده رودهبُر شدن» به کار میرود. مثال:
Joe told us a funny story and we all fell about laughing.
«جو یک داستان بامزه تعریف کرد و همه ما از خنده رودهبر شدیم.»
فعل Fall apart
استفاده از این فعل به شکل fall apart و بدون مفعول مورد استفاده قرار میگیرد. معنای این فعل «تحت تأثیر استرس شدید عاطفی قرار گرفتن» و یا «خراب شدن و از مسیر اصلی خارج شدن» است.
Robert fell apart after he got fired from his job.
«رابرت بعد از اینکه از کارش اخراج شد دچار شوک روحی گشت.»
فعل Fall back
این فعل را میتوان بدون مفعول و به صورت fall back به کار برد. معنای این فعل «عقبنشینی کردن» است. مثال:
The soldiers were under enemy fire, so they fell back.
«سربازان زیر آتش دشمن بودند، به همین خاطر عقب نشینی کردند.»
فعل Fall back on
این فعل به شکل fall back on something مورد استفاده قرار میگیرد. معنای این فعل «تکیه زدن به چیزی در شرایط سخت» است. مثال:
If you want to start a risky business, you need to have something to fall back on.
«اگر قصد داری کار پر ریسکی را آغاز کنی، باید چیزی را روز مبادا داشته باشی.»
فعل Fall behind
نحوه استفاده از این فعل معمولا بدون مفعول و به شکل fall behind است. معنای این فعل «عقب افتادن از روند طبیعی پیشرفت» است. مثال:
Sarah had a baby last week. She has fallen behind on her studies though.
«سارا هفته گذشته صاحب فرزند شد. اما او از مطالعاتش عقب افتاده است.»
فعل Fall for
این فعل به شکل fall for someone مورد استفاده قرار میگیرد. این فعل هم معنای to fall in love و معادل «عاشق کسی شدن» است. مثال:
The young woman fell for her husband’s manners.
«زن جوان عاشق رفتار همسرش شده بود.»
فعل Fall off
نحوه استفاده از این فعل به صورت بدون مفعول و fall off است. معنای این فعل «کم شدن تعداد اعضای یک مجموعه» است. مثال:
The tree’s leaves were falling off, for it was autumn.
«برگهای درخت در حال کم شدن و ریزش بودند چرا که پاییز فرا رسیده بود.»
فعل Fall under
کاربرد این فعل به صورت fall under something است. معنای این فعل «زیرمجموعه چیزی قرار گرفتن» یا «در حیطه اختیارات مجموعهای بودن» است. مثال:
In a company, co-workers’ relationships fall under human resources department.
«در یک شرکت، روابط بین کارمندن، به بخش منابع انسانی مربوط میشود.»