افعال دو قسمتی با Boil ، معنا و نحوه استفاده از آنها
یکی از موضوعات مهم زبان انگلیسی که برای بسیاری از زبانآموزان، مخصوصا زبانآموزان مبتدی چالش برانگیز است، کسب شناختی صحیح درباره افعال دو قسمتی یا phrasal verbs است. به همین خاطر در این گفتار با یکدیگر بعضی از مهمترین افعال دو قسمتی با boil را مورد بررسی قرار میدهیم.
منظور از افعال دو قسمتی با boil دستهای از افعالاند که دارای دو بخش، یکی فعل یعنی boil و دیگری حرف اضافه هستند. و ترکیب این دو قسمت است که معنایی مستقل از هر کدام از دو بخش را تولید میکند.
معنا و کاربرد فعل Boil
پیش از بررسی افعال دو قسمتی با boil مناسب است معنای خود این فعل را بررسی کنیم. فعل boil دارای معانی متعددی است. مهمترین آنها «جوشیدن» و «جوشاندن» و «چیزی را با آب جوش شستن» و «هیجانزده یا عصبانی شدن» است. مثال:
I boiled the water. The water was boiling.
«من آب را جوشاندم. آب در حال جوشیدن بود.»
I always boil my cotton shirt.
«من همیشه پیراهن نخیام را با آب جوش میشویم.»
آشنایی با پرکاربردترین افعال دو قسمتی با Boil
در ادامه با هم تعدادی از افعال دو قسمتی که با boil ساخته شدهاند را مورد بررسی قرار میدهیم. توجه داشته باشید که این افعال دو قسمتی با boil ممکن است معانی بیشتری داشته باشند.
فعل Boil away
این فعل به صورت boil away یای boil something away به کار میرود. معنای این فعل «کم کردن حجم مایعی در اثر بخار شدن و جوشاندن آن» است. مثال:
Almost half of the water was boiled away.
«تقریبا نصف آب بخار شد.»
فعل Boil down
این فعل دارای چند کاربرد است.
اولین نحوه استفاده از این فعل به شکل boil down something into something else است. معنای این فعل نیز «ساده سازی چیزی و بیان لُب و مغز مطلب» است. مثال:
The story is long. But it boils down to not surrendering to difficulties.
«داستان طولانی است. اما اصل مطلبش، تسلیم نشدن در برابر سختیها است.»
دومین شیوه استفاده از این فعل به صورت boil down something است. معنای این فعل «حرارت دادن چیزی و کاهش دادن حجم آن با این کار» است. مثال:
I boiled down the plastic band and then I used it.
«من نوار پلاستیکی را با حرارت دادن کوچکتر کردم و بعد از آن استفاده کردم.»
فعل Boil down to
شیوه استفاده از این فعل به صورت boil down to something است. معنای این کاربرد «نتیجه دادن چیزی و برابر چیزی بودن» است. مثال:
The success of a business boils down to how much money it makes.
«موفقیت یک تجارت در این خلاصه میشود که چه مقدار درآمد داشته است.»
فعل Boil over
نحوه کاربرد این فعل به صورت بدون مفعول یعنی boil over است. معنای این فعل «سر ریز کردن یک مایع از لبههای یک ظرف هنگام جوشیدن آن» است. مثال:
The milked boiled over and I had to clean the cooker.
«شیر سرریز کرد و من مجبور شدم که گاز را تمیز کنم.»
فعل Boil up
این فعل نیز دارای چند کاربرد است.
اولین کاربرد این ساختار بدون مفعول یعنی some emotion boil up in someone است. منظور از این کاربرد «احساس منفی شدیدی را تجربه کردن» است. مثال:
The anger boiled up in Bob and he yelled.
«عصابیت شدیدی در وجود باب تلانبار شده بود و او فریاد کشید.»
کاربرد دیگر این فعل به صورت boil up something است. معنای این فعل «چیزی را تا نقطه جوش حرارت دادن» است. مثال:
I boiled up the eggs and the breakfast was ready.
«من تخم مرغها را جوشاندم و صبحانه آماده شد.»