آموزشگاه زبان روژین ایلیا
آدرس ها:

شعبه پسران: یافت آباد، شهرک ولیعصر، خیابان شهیدان بهرامی، جنب بانک صادرات، پلاک 161

شعبه دختران: یافت آباد، شهرک ولیعصر، خیابان شهید به خیال، پلاک ۱۲

شعبه مهد زبان و پیش دبستانی: یافت آباد، شهرک ولیعصر، خیابان شهیدان بهرامی ، جنب بانک مسکن، جنب خانه بازی شهر سلطان، پلاک ۲۲۰

تلفن های تماس:

021-66213030

021-66229000

021-66211000

اصطلاحات انگلیسی با اسم حیوانات

اصطلاحات انگلیسی با اسم حیوانات

✅اصطلاحات انگلیسی “میمون” monkey

1- To monkey around
احمقانه رفتار کردن

2-  Monkey business
رفتار بد یا بدون صداقت

3-  To make a monkey out of someone
کسی را احمق جلوه دادن

✅اصطلاحات انگلیسی “زنبور” bee

1-  Busy as a bee
به کسی گفته می شود که خیلی سرش شلوغ است و کار زیاد دارد یا مثل زنبور این طرف و آن طرف می رود تا کارها را انجام دهد.

2-  The bee’s knees
کاری که خوب و با کیفیت عالی انجام شده باشد.

3-  To have a bee in your bonnet وقتی کسی خیلی نگران است و دائما درباره نگرانی اش حرف می زند

✅اصطلاحات انگلیسی “سگ” dog

1-  To be in the dog house
وقتی کسی به خاطر کار خطایی که کرده نامحبوب شده باشد انگلیسی زبانان اصطلاحا می گویند “فلانی توی لونه سگه”؛ مثلا اگر رئیستان از کار اشتباهی که کرده اید عصابی باشد می توانید بگوئید:
.I’m really in the dog house with my boss
2-  To make a dog dinner of something
کاری را خراب کردن

✅اصطلاحات انگلیسی “حشرات” insects

1 –  Knee-high to a grasshopper

کوچک قامت و کم سن و سال، بچه جغله

2 –  To have butterflies in your stomach
دلهره، دلشوره

3 –  to have ants in your pants
از هیجان این پا اون پا کردن

✅اصطلاحات انگلیسی “گربه” cat

1-  There isn’t enough room to swing a cat
اتاق یا فضای کوچک که نمی شود در آن تکان خورد، “خونه اش اندازه یک قوطی کبریت، غربال یا لونه موشه”

2-  to let the cat out of the bag

لو رفتن، اشتباها رازی برملا شدن

3-  To put the cat among the pigeons
چیزی که باعث دردسر یا خشم مردم شود

✅اصطلاحات انگلیسی “خوک” pig

1-  Pigs might fly
وقوع اتفاقی غیرممکن مثل پرواز یک حیوان چهارپا (خوک)

2-  This place is a pigsty
(مکان) کثیف و ریخت و پاش، “اتاقش مثل طویله یا خوکدونی است”

3-  To make a pig’s ear of something

کاری را خیلی بد انجام دادن

✅اصطلاحات انگلیسی “پرنده” bird

1-  Birdbrain
ابله، تهی مغز

2-  To have a bird’s eye view روشن تر شدن یک موضوع وقتی از آن فاصله می گیریم

3-  A little bird told me
“کلاغه برای من خبر آورد”، مطلع بودن از خبری بدون افشای منبع آن

✅اصطلاحات انگلیسی “اسب” horse

1-  To eat like a horse
پرخوری بی اندازه، به اندازه زیاد غذا خوردن
2-  Straight from a horse’s mouth
شنیدن موضوعی از یک منبع موثق

3-  flog to a dead horse
“به اسب مرده لگد نمی زنند”، آدم بدبخت را نباید بیشتر آزار داد

✅اصطلاحات انگلیسی “ماهی” fish

1-  There’s something fishy about this
“این موضوع بو داره”، این موضوع مشکوک به نظر می رسد

2-  A big fish in a small pond
به فردی اطلاق می شود که قابلیت های زیاد او بلااستفاده مانده و این وضعیت باعث کلافگی و یاس او شده است

3-  A fish out of water
به فردی اطلاق می شود که توانایی انجام کاری را که به او داده شده ندارد و سردرگم است

 

 

ارسال نظر