اسم معنی- زمان گذشته استمراری
اسم معنی یا Abstract Noun چیست؟
به طور خلاصه اسم معنی یا abstract noun به اسمی گفته می شود که بیانگر وضعیت و حالت چیزیست و قابل مشاهده و لمس کردن نیست. مثل مهربانی، زیبایی، زکاوت، بخشندگی، قدرت و …
نمونه ای از این اسم ها را در زیر مشاهده می کنید:
= goodness, kindness, beauty, intelligence, generosity, cleverness, obedience, honesty, brightness, wisdom, bravery, courage, hardness, softness
= laughter, theft, movement, judgment
= childhood, boyhood, manhood, youth, slavery, sickness, poverty, death, sleep
نکته 1: اسم های مرتبط به هنر و علوم نیز اسم معنی هستند. مثل فیزیک، شیمی، گرامر، موزیک.
= physics, chemistry, grammar, music
در زبان انگلیسی اسم معنی می تواند از صفت ها تشکیل شود:
Kindness from kind ➡
مهربانی از مهربان
Bravery from brave ➡
شجاعت از شجاع
Illness from ill ➡
مریضی از مریض
Honesty from honest ➡
صداقت از راستگویی
و می تواند از فعل ها تشکیل شود. مثل
Obedience from obey ➡
اطاعت از اطاعت کردن
Growth from grow ➡
رشد از رشد کردن
Pleasure from please ➡
لذت از لذت بردن
و یا می تواند از اسم های ساده تشکیل گردد. مثل:
Childhood from child ➡
کودکی از کودک
Slavery from slave ➡
برده داری از برده
زمان گذشته استمراری Past continuous Tense
از زمان گذشته ی استمراری برای بیان کاری مستمر در گذشته استفاده می شود. مثلا دیروز داشتم فیلم مرد عنکبوتی می دیدم.
توی انگلیسی از فرمول زیر برای این حالت استفاده میشه:
💡 فاعل + was/were + فعل ing دار present participle))
مثال:
= .I was watching a soccer match
من داشتم یه مسابقه ی فوتبال تماشا می کردم.
منفی کردن
💡 برای منفی کردن از was not یا wasn’t استفاده می کنیم. مثال:
= .I was not watching a soccer match yesterday
من دیروز در حال تماشای مسابقه ی فوتبال نبودم.
سوالی کردن:
💡 برای سوالی کردن جای was یا wasn’t با فاعل عوض می شود. مثال:
= ?Were you watching a soccer match yesterday
= .Yes I was. I was watching a soccer match yesterday
💡 نکته 1: برای she, he, I و اسامی از was استفاده می شود و برای You, they, we از were. مثال:
= .I was playing soccer
= .She was washing her hands
= .He was watching a cartoon
= ?Were they going to cinema
= .We were cleaning the office
💡 حالا فک کنین در حال انجام کاری بودین که یه کار دیگه هم همزمان اتفاق افتاده. مثلا داشتید تلویزیون می دیدید که زنگ خونه به صدا در میاد. مثال:
= .I was watching TV when she called
وقتی زنگ زد داشتم تلویزیون تماشا می کردم.
= .When the phone rang, she was writing a letter
وقتی که گوشی زنگ خورد او داشت نامه می نوشت..