آموزش زبان انگلیسی و باورهای ساختگی (سلسله جلسات روشهای یادگیری)
سه باور ساختگی دربارهٔ آموزش زبان انگلیسی
امروز میخواهم در رابطه با سه باور ساختگی دربارهٔ آموزش زبان انگلیسی برای شما صحبت کنم. اینها سه باوری است که از دیدگاه بنده بزرگترین باورهای ساختگی در رابطه با آموزش زبان انگلیسی هستند:
۱- برای یادگیری زبان بایستی تمرین گفتار داشت و بر گرامر تمرکز کرد.
۲- بایستی به آموزشگاه رفت.
۳- یادگیری انگلیسی سخت است!
بنده میخواهم این موضوع را با توجه به اطلاعاتی که از دانشمند زبانشناس آقای ”استفان کرشن“ به دست آوردهام روشن میکنم.
در نوشتاری از ایشان به نام ”آیا زبان دوم میتواند بهوسیلهٔ خواندنیهای خودگزینشی به حد بالای مهارت برسد“ ایشان تایید میکند که هرچه بیشتر ما متون دلخواه بخوانیم، بهتر زبان را یاد میگیریم و در آزمونهایی مانند تافل موفقتریم. در مقالات دیگر ایشان همین رابطه برای شنیدن شنیدنیهای دلخواه نیز مشاهده میشود. پژوهشهای ایشان بهخوبی نشان میدهد که چه مقدار زمان خواندن و شنیدن باعث میشود که نتیجه دلخواه را در آزمون زبان بیاورید که بنده در آینده در نوشتاری دیگر به تحلیل این موضوع میپردازم.
آقای کرشن این مقاله را با همکاری آقای ”بنیکو ماسون“ انجام داده است. ایشان نیز یک استاد زبان در ژاپن است و با جستجوی نام ایشان در گوگل به نوشتار جالب دیگری به نام روبرو برخوردم: خواندن خواندنیهای گیرا و گوش دادن به داستانهای دلربا برای آموزش زبان.
باورهای ساختگی در رابطه با آموزش زبان انگلیسی
هر دو نوشتار این دو زبانشناس روی این نکته برجسته و بنیادی پافشاری دارند که برای یادگیری زبان، بیشتر از هر چیز دیگری نیازمند این هستیم که مطالب دلربا و پر معنی بخوانیم و یا بدان گوش فرا دهیم. بنده بهشخصه میان شنیدن و خواندن شنیدن را بیشتر میپسندم؛ زیرا بر خلاف خواندن، شنیدن عملی است که بهصورت موازی آن را میتوان همزمان با خیلی از کارهای دیگر انجام داد. از روی نمونه در هنگام ورزش، گیرکردن میان ترافیک، غذا خوردن و یا کارهای دیگر میتوان همزمان مطلب دلخواهی نیز شنید. ولی در بیشتر شرایط نمیتوان همزمان با کاری دیگر، چیزی خواند. نیز، شنیدن بیشتر قوهی گفتار را تقویت میکند تا خواندن.
بنابراین با خواندن این مقالات متوجه میشویم که اکثر اوقات دانشجویان علاقهمند به زبان، راه را اشتباه میروند. برخیشان شاید سرانجام پس از سالها به نتیجهی دلخواه برسند ولی همان نتیجه را میتوانستند در زمانی کمتر با بهکارگیری همین راهکارهای ساده ولی علمی، کسب نمایند. خیلیها ولی به نتیجهی دلخواه خود نمیرسند و در همان سطوح آغازین و یا متوسطه در کلنجار با کتابهای کسلکننده و توضیحات گرامری پیچیده، از کاروان عقب میمانند.
برای یادگیری زبان انگلیسی تنها بخوان و بشنو!
این مسئله بسیار بنیادی و مهم است. خواندن و شنیدن. بنابراین نیاز نیست که آموزش ویژهای ببینید و نیازی نیست که کسی اشتباهتان را درست کند. نیازی نیست که خود را محدود به خواندن کتابهای گرامر و آموزش زبان کسلکننده و قوانین بوروکراتیک آموزشگاهها کنید. تنها و تنها کافی است که بخوانید و بشنوید. هنگامی که به سطح متوسطه رسیدید شما میتوانید که رفتهرفته اشتباههای خود را متوجه شوید و در پی درست کردن خود برایید. اگرچه یافتن مطالب خواندنی و شنیدنی جذاب برای شما شاید کمی سخت باشد. ولی این همان کاری است که ما میتوانیم در آن به شما کمک کنیم. فراهم کردن مطالبی که نتنها برای یادگیری زبان انگلیسی سودمند باشد بلکه به زوایای دیگر زندگی شما نیز بپردازد. این همان کاری است که ما برای شما انجام میدهیم و در طی راه شمارا پرانگیزه نگه میداریم.
انگیزه تنها چیزی است که شما برای یادگیری زبان به آن نیاز دارید.
بنابراین ۳ باور ساختگی که مردم برای یادگیری زبان دارند این است که فکر میکنند همیشه بایستی کسی به آنها آموزش دهد، بایستی همیشه برای گرامر خود نگران باشند. که درست نیست، دوم اینکه مردم باور دارند که نیاز است که به کلاس آموزش زبان بروند. این نیز درست نیست. شاید رفتن به کلاس آموزش زبان هنگامیکه انگیزه آنچنانی نداشته باشید کمکی به شما بکند. ولی در درازمدت رفتهرفته روحیه شمارا نسبت به آموزش زبان سست میکند. سوم اینکه فکر میکنید که یادگیری زبان سخت است درحالیکه سخت نیست و تنها به انگیزه نیاز دارند.