آموزشگاه زبان روژین ایلیا
آدرس ها:

شعبه پسران: یافت آباد، شهرک ولیعصر، خیابان شهیدان بهرامی، جنب بانک صادرات، پلاک 161

شعبه دختران: یافت آباد، شهرک ولیعصر، خیابان شهید به خیال، پلاک ۱۲

شعبه مهد زبان و پیش دبستانی: یافت آباد، شهرک ولیعصر، خیابان شهیدان بهرامی ، جنب بانک مسکن، جنب خانه بازی شهر سلطان، پلاک ۲۲۰

تلفن های تماس:

021-66213030

021-66229000

021-66211000

آموختنِ زبان برای بزرگسالان دشوارتر است یا کودکان؟

کودکان زبان‌آموزان قابلی هستند. در این شکی نیست؛ هست؟ شما کودکی را در کشوری خارجی رها کنید. خواهید دید که مانند اسفنج زبان هدف را جذب ‌می‌کند در حالیکه بزرگسالان اطرافش با حسرت، این رشد سریع را مشاهده می‌کنند. هنوز اندک زمانی نگذشته که شما مشاهده می‌کنید این بچه در حال استفاده از ساختارهای دستوری پیچده است در حالیکه بزرگتر‌ها در مقدماتِ زبانِ هدف سردرگم‌اند. درست است؟

نخیر! اینظور نیست. حقیقت این است که کودکان هم برای یادگیری زبان تحت فشار هستند. و بزرگسالان اطرافشان، در جریان یادگیری زبان مادریِ کودکان، انتظارات بزرگی از ایشان دارند. همینطور همسن و سالانِ کودکان، اشتباهات گرامری یا لغوی آن‌ها را زیر سبیلی رد نمی‌کنند و به آن‌ها بیش از موارد دیگر توجه و اشاره می‌کنند. علاوه براین کودکان نمی‌توانند نیازهایشان را خود برطرف کنند و به بزرگترها نیازمندند و تنها راه رفع نیازشان این است که به نوعی آن‌ها را مخابره کنند.

از سوی دیگر، بزرگسالان زبان‌آموز این امتیاز را دارند که بدون این فشارها زبان‌آموزی ‌کنند و این خبر خوبیست. تنها دلیلی که باعث می‌شود بزرگسالان در یادگیری زبان به چالش بیوفتند … اگر گفتید چیست؟ بله، تنها دلیل، «انتخاب روش یادگیری نامناسب است.»

باور مطالبی که عرض کردم برایتان دشوار است؟ در ادامه سه دلیل را با هم بررسی می‌کنیم که چرا بزرگسالان می‌توانند زبان‌آموزان بسیار بهتری نسبت به کودکان باشند.

دلیل اول: بزرگسالان حداقل یک زبان را قبلا یادگرفته‌اند.

بزرگسالان در جریان یادگیری زبان دوم، اغلب از این نکته غافلند که گنجینه‌ای از دانش مستقلِ زبانی دارند که می‌توانند از آن‌ها بهره‌برداری کنند. کودکان که برای اولین بار با دنیای بیرونی مواجه می‌شوند مجبورند از لابلای سیلی از مفاهیم جدید و واژگان عجیب عبور کنند تا مطلبی تازه بیاموزند. کودکان زبان را در خلاء می‌آموزند و این شیوه‌ای ایده‌آل نیست.

خوشبختانه بزرگسالان با مفاهیم انتزاعی و ساختار لغات پیچیده در زبان مادریشان آشنا هستند و صدها هزار ساعت تجربه حل مسئله و مکالمه و درک فضای کلام را دارا می‌باشند. آن‌ها می‌دانند که چطور باید کمربندشان را سفت ببندند و برای آموختن، هزینه زمانی صرف کنند؛ استراتژی‌های مناسب را بیابند و از منابع مورد نیاز بهترین‌ها را پیدا کنند. و این‌ها همگی امتیازاتی استثنایی هستند.

فرض کنید شما برای یادگیری زبان مشغول تماشای یک فیلم هستید. حتی اگر زبانی که می‌آموزید کاملا بی‌ارتباط با زبان مادریتان باشد، از دانش عمومی خود در مورد روابط انسانی و طبیعی بشر استفاده می‌کنید و فضای کلام و معنای رابطه را حدس می‌زنید. عمقِ نگاه شما با نگاه یک کودک زمین تا آسمان متفاوت و به مراتب ژرف‌تر است.

 

دلیل دوم: بزرگسالان توانایی مطالعه کردن دارند.

این توانایی، یکی از مغفول‌ترین مهارت‌ها در جریان یادگیری بزرگسالان است. مطالعه کردن و خواندن متن را به هیچ عنوان نباید دست کم گرفت. شاید اولین فکری که به ذهن شما می‌رسد این است که «درست است که من توانایی خواندن را دارم ولی این مهارت کمکی به حفظ کردن لیست بلند و بالای کلمات جدید و جدول گرامری سر کلاس مدرسه نکرد.»

اشکال این استدلال آنجاست که مقایسه با نحوه یادگیری کودکان را در نظر نمی‌گیرد. تا بحال دقت کرده‌اید که کودکان، برای یادگیریِ صحیحِ یک لغت جدید یا ساختار دستوری تازه، به چندبار تکرار نیاز دارند؟ صدها بار و شاید هزاران بار! ما معمولا در حساب و کتاب ذهنی‌مان از خطاهای دستوری کودکان عبور می‌کنیم. هر چه باشد این‌ها بچه‌اند و به زبان بچه‌گانه خودشان صحبت می‌کنند. واقعا این است که اگر بخواهیم مطلق نگاه کنیم، شیوه یادگیری کودکان که صرفا مبتنی برتکرار صوتی و زبان بدن است به هیچ عنوان بهینه نیست.

مهارت مطالعه کردن به ما اجازه می‌دهد که آن تکرارها را با سرعتی بسیار بیشتر و بدون زحمت زیاد انجام دهیم؛ در حالیکه کودکان نمی‌توانند قلم و کاغذ بدست بگیرند و تمرینشان را شروع کنند. علاوه بر این، مهارتِ خواندن، بابِ تکنیک‌های فراوان دیگری را برای بزرگسالان می‌گشاید. شیوه بازخوانی اطلاعات SRS یا همان جعبه لایتنر و یا فلش کارتها و یا تکنیک ساختن لیستِ کلمات، همگی مبتنی بر این توانایی هستند.

دلیل سوم: بزرگسالان می‌توانند «راهِ یادگیری» را بیاموزند.

شاید مهمترین هدفِ این مقاله تاکید روی همین نکته باشد؛ بارها با عنوان «مفاهیمِ فراآموزشی» مورد توجه قرار می‌دهیم. کودکان عموما هیچ کنترلی روی نحوه زندگیشان و همینطور شیوه یادگیریِ خود ندارند؛ چه در مدرسه باشند و چه در منزل. حتی اگر از طریق غوطه‌ور شدن در زبان هم زبان‌آموزی کنند باز هم به اختیار خودشان نخواهد بود. معمولا پدر و مادر، کودک را به کشوری دیگر برده‌اند و او را به مدرسه‌ای که کنترلی روی انتخابش نداشته فرستاده‌اند. بله، کودک زبان هدف را می‌آموزد اما همزمان، استرس و فشاری را تحمل می‌کند که قطعا ترجیح می‌داد از آن‌ها دوری کند.

خوشبختانه شما به عنوان یک بزرگسال مجبور به انجام هیچکدام از این موارد نیستید. شما در یادگیری زبان صد درصد مدیر شرایطِ خودتان هستند. مهمتر اینکه شما می‌توانید یادبگیرید که چگونه یادبگیرید! شما می‌توانید شیوه‌هایی را برای یادگیری برگزینید که مبتنی بر هیجان، جذابیت و کنجکاوی باشند و علاوه بر یادگیری سریع‌تر و بهینه‌تر از روندِ یادگیریتان هم لذت ببرید.

چیدن اهداف بلندمدت و کوتاه مدت که تضمین کننده ماندن در مسیر و همینطور مشاهده رشد شما می‌باشند مبتنی بر همین یادگیریِ امورِ فراآموزشی هستند.

تمامی فرآیندهای برنامه‌ریزی، نظم‌دهی، هدف‌گذاری، و انتخاب مِتُدِ آموزشی، همگی مختص بزرگسالان هستند و در روند یادگیری کودکان جایی ندارند. این موارد بخشی از کارهایی است که شما به عنوان یک بزرگسال می‌توانید انجام دهید و کودکان نمی‌توانند.

کودکان در محیطی کنترل شده رشد می‌کنند ولی بزرگسالان از امتیازِ بی‌نظیرِ آزادی در زندگیشان برخوردارند. آن‌ها می‌توانند مرکبی از تجربیات زندگی و داده‌های پیشین را با کنجکاوی و آزادی در آمیزند به اهدافی در زبان‌آموزی دست یابند که برای کودکان نمی‌توان حتی تصورشان نمود.

پس هیچگاه برای زبان‌آموزی دیر نیست بلکه می‌توان سن و سال و تجربه را به عنوان یک امتیاز بزرگ به حساب آورد.

ارسال نظر