روش های مقایسه کردن
روش های مقایسه کردن
Mount Sabalan isn’t as high as Mount Damavand
کوه سبلان به بلندی کوه دماوند نیست |
as … as | 1 |
It’s higher than Mount Sabalan
این بلندتر از کوه سبلان است |
comparative (مقایسه ای) | 2 |
It’s the highest mountain in Iran
این بلندترین کوه ایران است |
superlative (برترین) | 3 |
Everest is nearly twice as high as Damavand
اورست تقریبا دوبرابر دماوند است |
half,twice,three times
نصف، دوبرابر، سه برابر |
4 |
As you travel west, the mountains get higher and higher
همچنانکه به سمت غرب سفر میکنید، کوهها بلندتر و بلندتر میشوند |
…… and …… | 5 |
The higher you climb, the colder it gets
هرچقدر بیشتر از کوه بالا بروید، سردتر خواهد شد |
the …… the | 6 |
روش های مقایسه کردن:
برای مقایسه ی دو چیز: comparative (مقایسه ای)
برای گفتن اینکه دوچیز چه مقداری تفاوت دارند: half,twice,three times (نصف، دوبرابر و سه برابر)
برای گفتن اینکه دو چیز مشابه هم میباشند(یا مشابه نمیباشند) : as…as
برای شرح یک تغییر: ..……and………
برای گفتن اینکه چیزی در جهان یا درمیان گروهی از چیزها منحصر به فرد است: superlative (برترین)
برای ارتباط برقرار کردن بین دو چیز مقایسه ای : the….the
شروع و پایان
At first we had soup.
At first ، درباره ی اینکه چگونه چیزی شروع میشود میباشد، که تغییر کرده و دیگر به همان صورت تمام نمیشود. پس جمله ی بالا اشتباه میباشد.
At first it was easy, but then it became difficult.
اولش اسون بود، ولی بعدش سخت شد.
First we had soup.
اول ما سوپ خوردیم.
این جمله، نحوه ی صحیح جمله ی اول است.
We spend two hours trying to find the restaurant. At the end we went home.
شما فقط زمانی میتوانید از at the end (و یا beginning) استفاده کنید که پس از آن از of استفاده کنید.
مثلا: At the end of the book, At the end of the holiday. پس استفاده از at the end در جمله ی بالا صحیح نمیباشد.
اگر شرایط به صورت غیر منتظره ای تغییر یابد و پایان پذیرد از in the end باید استفاده کنید.
We spend two hours trying to find the restaurant. In the end, we went home.
ما دو ساعت برای پیدا کردن رستوران تلاش کردیم. در آخر، به خانه رفتیم.
At last, I will end my talk with some statistics.
جمله ی بالا اشتباه میباشد.
At last به این معنی است که شما برای چیزی بسیار منتظر مانده اید. مثلا:
We waited over 25 minutes at the bus stop. At last, a bus came.
ما بیش از 25 دقیقه در ایستگاه اتوبوس منتطر ماندیم. در آخر، یک اتوبوس رسید.
در آخرِ شماری از اتفاقات یا فعالیت ها از finally استفاده کنید.
Finally, I will end my talk with some statistics.
در اخر، صحبتم را با سری از آمارها به پایان می رسانم.