تفاوت کلمات مشابه( جلسه دوم)
تفاوت fun و funny
Fun:
یه اسم غیرقابل شمارش به معنای ” لذت و تفریحه”. در انگلیسی عامیانه از fun به عنوان صفت هم استفاده میشه. به مثال های پایین دقت کنید:
به عنوان اسم:
.We had such fun together
ما کلی با هم لذت و تفریح داشتیم.
.It was fun to go to the beach with Rita’s family
کنار ساحل رفتن با خانواده ریتا لذت داشت.
!I hope you have fun
امیدوارم بهت خوش بگذره!
به عنوان صفت:
.We did a lot of fun activities in groups
ما کلی کارای باحال و جالب توی گروه انجام دادیم.
:Funny
یه صفت هست به معنای “جالب،شگفت انگیز،باحال،خنده دار…” مثال:
.Well. I think she’s very self-confident and assertive. I think she’s very funny
فک می کنم او خیلی با اعتماد به نفس و مثبته. فک می کنم خیلیم باحاله.
.I think Jerry Springer is so funny. I just laugh so much when I watch his show
جری اسپرینگر خیلی بازیگر باحال و خنده داریه. وقتی نمایشش رو می بینم خیلی می خندم.
💡 نکته مهم: هیچگاه funny رو در معنای “لذت بخش” استفاده نکنید. چون معنا به کلی تغییر می کنه و گاهی هم اصلا معنی نمیده.
.The week I stayed in your country was really fun and I found the city where you live very interesting and beautiful
هفته ای که تو کشورتون سپزی کردم خیلی لذت بخش بود. شهرتون خیلی جالب و زیباست.
تفاوت بین allusion و illusion
توی انگلیسی کلمات مشابهی زیادی هست که یادگیرنده ها خیلی وقت ها اشتباه به جای همدیگه استفاده می کنند. یکی از این دوکلمه ها allusion و illusion هستند. خب بریم سراغ کلمه ی اول یعنی:
سری بزنیم به دیکشنری آکسفورد
Allusion /əˈluːʒ(ə)n/: An expression designed to call something to mind without mentioning it explicitly; an indirect or passing reference
An allusion to Shakespeare
A classical allusion
با توجه به این تعریف به این نتیجه میرسیم که منظور از allusion “گریز، اشاره، کنایه ” هست.
Illusion /iˈlo͞oZHən/: 1-A thing that is or is likely to be wrongly perceived or interpreted by the senses. 2- A false idea or belief
The illusion makes parallel lines seem to diverge by placing them on a zigzag-striped background
با توجه به این تعریف به این نتیجه میشه رسید که منظور از این کلمه در فارسی ” وهم، خیال باطل، حیله، فکر باطل، ایده ی اشتباه ” هست.
برای مثال:
.They suffer from the illusion that they cannot solve their problems
آنها خیال می کنند که نمی توانند مشکلاتشان را حل کنند.
نکته: به تفاوت بین تلفظ دو کلمه دقت کنید.