کلمات متشابه
مناسب eligible مهاجر، غریب immigrant مهاجر، کوچ کننده emigrant مشرف، نزدیک imminent بلند، والامقام eminent تهاجم irruption انفجار و فوران eruption غذا fare زیبا، بازار مکاره fair در، دروازه gate طرز راه رفتن gait زندان gaol مقصود، دروازه (بازی) goal گروه، جماعت horde اندوخته، ذخیره hoard تمام و کلیه whole سوراخ hole درشکه hansom خوش […]