سبک های سه گانه یادگیری
یکی از مهمترین اصول در یادگیری، زبان پذیرفتن وجود سبکهای سهگانه یادگیری است. البته این موضوع، محدود به یادگیری زبان نمیشود و در یادگیری هر موضوعی باید مورد توجه قرار گیرد.
وقتی سخن از یادگیری به میان میآوریم باید این اصل مهم را همیشه در ذهنمان داشته باشیم که «یک سایزِ کفش، مناسب پای همه نیست» و هر نسخهای را نمیتوان برای هر یادگیرندهای پیچید. همه با یکدیگر متفاوتیم. این تفاوت یکی از نقاط قوت زندگی اجتماعیست که باعث میشود در یک گروه بتوانیم از زوایای مختلف به یک پدیده نگاه کنیم و دانش جامعتری نسبت بدان بیابیم.
اما همین تفاوت، این نیاز را ایجاد میکند که شیوههای مختلفی را برای آموختن موضوعات بکار ببیندیم و نمیتوانیم یک قالب آماده را برای همه افراد مورد استفاده قرار دهیم.
اگر شما از افرادی هستید که در دوران مدرسه چالشهای فراوانی متحمل شدهاید، ممکن است این توهم برایتان ایجاد شده باشد که به اندازه کافی زرنگ یا هوشمند نیستید. و یا اینکه دستِ تقدیر، استعداد شما را به گونهای رقم زده که همیشه فرسنگها عقبتر از شاگرد اول کلاس سینهخیز بروید! متاسفانه این ماجرا یک الگویِ شایع و رایج بین محصلین و همچنین زبانآموزان است.
اگر شما جزو این افراد هستید و یا در مقاطعی احساسات مشابهی را تجربه کردهاید، این احتمال وجود دارد که به «سبکِ یادگیری» شما بیتوجهی شده باشد. بذل این توجه معمولا وظیفه مدرسین محترم در مراحبِ آغازینِ مقاطع مختلفِ تحصیلی و زبانآموزی است.
فارغ از هر چه در گذشته رخ داده است شما اکنون که خود در زمینه یادگیری زبان گام برمیدارید و خودتان پشت فرمان رانندگی هستید، میتوانید به راحتی از این چالش احتمالی عبور کنید. چگونه؟ با دوختن روشی آموزشی که در تناسب با قامتِ سبکِ یادگیری شماست. بنا بر این برای شما زبانآموز گرامی، آگاهی دقیق از مفهوم «سبکِ یادگیری» اهمیت فراوان دارد.
منظور از سبکهای یادگیری چیست؟
بطور کلی ما سه سبکِ یادگیری متعارف و شناخته شده داریم. سبکِ دیداری یا بصری، سبکِ شنیداری یا سمعی، و سبک لمسی-عاطفی. در مورد این سبکِ آخر، یعنی لمسی-عاطفی، منظور از لمس، حسِ لامسه است و منظور از عواطف، احساسات شما مانند شادی و غم هستند. در برخی طبقهبندیها به دلیل تفاوت قابل ملاحظه حسِ لامسه و عواطف روحی، این سبکِ سوم را به دو قسمتِ سبکِ لمسی و سبکِ عاطفی تقسیم بندی میکنند و عملا سبکهای یادگیری را چهارگانه میشمارند. ولی متعارفتر این است که هر دو عنصر سبکِ سوم را در یک گروه دستهبندی کنیم.
هر یک از این سبکهای سهگانه، شاخصههای خاص خودشان را دارند که کمک میکنند شما تشخیص دهید به کدامیک تمایل بیشتری دارید. آگاهی از سبکِ خودتان این امکان را میدهد که مسیرِ یادگیریتان را در راستای بازدهی بیشتر بهینه کنید و این امر، مخصوصا در یادگیری زبان که پروسهای طولانی مدت است، بیش از پیش حائز اهمیت است.
توجه داشته باشید که «تمایل» داشتن به یک سبکِ یادگیریِ خاص، بدین معنا نیست که شما نمیتوانید (یا نباید) از سایر سبکهای یادگیری استفاده کنید. به عبارت دیگر، اگر شما در جریان مشاوره یا انجام تستهایِ تشخیص سبک، یا بنا به تشخیص خودتان، به این نتیجه رسیدید که « من زبانآموزِ دیداری هستم» معنایش این نیست که از نعمت یادگیری از طریق شنیدار یا لمس یا حس و عاطفه محرومید؛ بلکه بدان معناست که «اگر به شما بین کانالهای ورود اطلاعات، امکانِ انتخاب داده شود، کانالِ دیدن را برمیگزینید.» در مسیرِ یادگیری زبان، تمامی حواس مهمند. دیدار، شنیدار و لمس و حس، همگی قرار است در این راستا به شما یاری برسانند. هدفِ آگاهی از سبکهای یادگیری این است که شما این امکان را برای خودتان فراهم کنید که اطلاعاتِ زبانی جدید را به بهترین شکل ممکن درونی کنید و به حافظه طولانیمدتان منتقل نمایید.
سبکهای سهگانه، امتیاز یا تهدید؟
وقتی زبانآموزی را «دیداری» میخوانیم یعنی اگر اطلاعاتِ جدید به این فرد از طریق ابزارِ بصری ارائه شوند میتوانیم انتظار بازدهیِِ بیشتر داشته باشیم. بطور مشابه، زبانآموزِ شنیداری، زمانی بازده بیشتری دارد که ما اطلاعات را بصورت صوتی به وی ارائه کنیم. و فردِ لمسی-عاطفی نیز مایل است که با انجام دادن و تحرّک و نمایش، به یادگیری بپردازد.
یادگیریِ زبان، از طریقِ سبکِ مورد علاقهتان، امتیاز بزرگی محسوب میشود. لیکن باید توجه داشت که «یکپارچگی» در استفاده از صدا، صوت و حس، هم لازم است و هم غیرقابل اجتناب. ایجادِ این یکپارچگی، برای برخی ساده و برای برخی با چالش همراه است. برای کسانی که در استفاده از سبکهای دیگر دچار چالش و سختی هستند، لازم است که ابتدا اطلاعاتِ زبانی مورد نظرشان را از کانالِ مورد علاقهشان دریافت کنند و بعد، همان اطلاعات را از کانالهای رایجِ آن محتوا دوباره بیاموزند. این روش باعث میشود که زبانآموز بر پایه استعدادهای خود و بر شالوده داشتههایش، مهارتهای جدید را بنا کند.
توجه دقیق به موضوعِ یکپارچگی باعث میشود که این سبکهای سهگانه یادگیری شما را محدود نکند. استفاده بیش از حد از یک کانالِ خاص (یا همان سبک) که با آن راحت هستید شما را نامتعادل رشد میدهد و این تهدیدی جدی برای کسانی است که روی سبکِ اختصاصیِ خودشان اصرار میورزند. در صورت اصرار، شما فردی خواهید داشت که از نظر آموزشی، بیناییِ قوی دارد ولی ناشنواست! و یا شنواییِ قدرتمندی دارد ولی نابیناست.
قانون معروفی وجود دارد که «ابتدا کاری که با آن راحتید را انجام دهید و پس از آن خود را به چالش بکشید.» این چالش شما را نه تنها به عنوان یک زبانآموز، بلکه به عنوان یک یادگیرنده دانش رشد میدهد.