افعال حالتی یا Stative Verbs در انگلیسی
یکی از سرفصلهایی که به بهانههای مختلف در گرامر زبان انگلیسی با آن مواجه میشویم موضوع افعال حالتی یا stative verbs است. این گونه فعلها مخصوصا در موضوع زمانهای استمراری مورد اشاره قرار میگیرند.
تعریف افعال حالتی یا Stative
برخی از فعلها معمولا توانایی اینکه در معنای استمراری به کار روند را ندارند؛ حتی وقتی که ما درباره شرایط موقت یا حالتهای گذرا صحبت میکنیم. این گونه فعلها را افعال حالتی یا stative verbs مینامند.
به عنوان نمونه ما از جمله «.I understand» استفاده میکنیم و نمیگوییم «.I am understanding»
برای درک عمیقتر این مفهوم به واژه stative توجه کنید که برگرفته از کلمه state به معنای حالت و وضعیت نسبتا پایدار است. به همین خاطر است که گاهی به این افعال حالتی، افعال «ایستا» نیز میگوییم.
توجه داشته باشید که در مقابل این افعال حالتی، افعال کنشی یا dynamic verbs هستند که مشمول سایر افعال زبان انگلیسی هستند و میتوانند در زمانهای استمراری به کار روند.
انواع فعلهای حالتی
در ادامه ۴ نوع از فعلهای حالتی را با هم بررسی میکنیم:
نوع اول: فعلهای مربوط به اندیشیدن و ابزار نظر
به مثالها توجه کنید:
I don’t know the answer.
«من پاسخ را نمیدانم.».
توجه کنید که حالتی بودنِ فعلِ know به این معنی است که طبق قاعده ما نمیتوانیم بگوییم:
I am not knowing the answer.
مثال بعدی:
Does the manager agree with his team?
«آیا مدیر با تیمش هم عقیده است؟»
She didn’t recognize her husband after the war.
«او پس از جنگ شوهرش را نشناخت.»
فعلهای دیگر این دسته این موارد هستند: think و remember و mean و imagine و guess و doubt و believe.
نوع دوم: فعلهای مربوط به احساسات و عواطف
این جملهها را ببینید:
Both teams usually sing their national anthems before the match.
«معمولا هر دو تیم سرود ملی خود را قبل از مسابقه میخوانند.»
What does that old man want?
«آن پیرمرد چه میخواهد؟»
Workers hate their new team leader.
«کارگران از رهبر جدید تیمشان بیزارند.»
برای سایر افعال این دسته میتوان از wish و want و prefer و love و dislike نام برد.
توجه: در نظر داشته باشید که فعل enjoy به معنی «لذت بردن» با اینکه به عواطف مربوط میشود ولی میتواند در زمان استمراری به کار رود و از این جهت استثنا است:
He was enjoying his work.
«او از کارش لذت میبُرد.»
نوع سوم: فعلهای مربوط به حواس پنجگانه
این افعال بیان کننده دیدن، شنیدن، چشیدن، بو کردن و لمس کردن هستند. این فعلها نیز معمولا بصورت استمراری به کار نمیروند. کاربرد آنها با فعل مُدال can یا could رایج است.
It smelled of cookies in the kitchen.
«آشپزخانه بوی کلوچه میداد.»
I couldn’t hear anything. It was too silent.
«من نتوانستم چیزی بشنوم. فضا بسیار ساکت بود.»
بخوانید: آشنایی با فعلهای دوقسمتی یا Phrasal Verbs در انگلیسی
نوع چهارم: فعلهایی که چیزهایی را بیان میکنند که عمل و فعالیت نیستند
با دقت به دو مثال زیر توجه کنید:
He smells of smoke.
«او بوی دود میدهد.»
He is smelling smoke.
«او بوی دود به مشامش میرسد.»
توجه داشته باشید که جمله دوم بیان کننده یک عملیات است. فرد مورد نظر بطور فعال در حال بو کشیدن است تا مثلا ببیند جایی آتش نگرفته است. در چنین شرایطی چون «بو کشیدن» یک فعالیت است و به معنای پذیرش یک وضعیت نیست و وضعیتی ایستا نیست، استفاده از ساختار استمراری برایش بیاشکال است.
مثال دوم:
I think we should start working out.
«به نظرم باید ورزش کردن را آغاز کنیم.»
As the teacher was speaking, I was thinking about working out in the gym.
«همانطور که استاد در حال صحبت بود، من داشتم به ورزش کردن داخل باشگاه فکر میکردم.»
جمله اول بیان کننده یک نظر و عقیده است در حالیکه جمله دوم یک فعالیت و عملیات است. در جمله دوم گوینده به طور فعال در حال فکر کردن است.
توجه: این نوع چهارم بیشتر از آنکه معرِّف دسته جدیدی از افعال حالتی باشد، شفاف کننده تعریفِ انواع گذشته است. شما ممکن است فعلهایی را ببینید که ظاهرا جزو یکی از انواع افعال حالتی هستند ولی در ساختار استمراری به کار رفتهاند. با دقت روی این نکته، چنین مواردی شما را به اشتباه نخواهند انداخت.
همچنین توجه داشته باشید که افعال حالتی به این ۴ دسته محدود نمیشوند.
دیدگاه ها