آموزشگاه زبان روژین ایلیا
آدرس ها:

شعبه پسران: یافت آباد، شهرک ولیعصر، خیابان شهیدان بهرامی، جنب بانک صادرات، پلاک 161

شعبه دختران: یافت آباد، شهرک ولیعصر، خیابان شهید به خیال، پلاک ۱۲

شعبه مهد زبان و پیش دبستانی: یافت آباد، شهرک ولیعصر، خیابان شهیدان بهرامی ، جنب بانک مسکن، جنب خانه بازی شهر سلطان، پلاک ۲۲۰

تلفن های تماس:

021-66213030

021-66229000

021-66211000

آموزش تصویری اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی(بخش دوم)

ما قصد داریم در این مطلب چندی از اصطلاحات پرکاربرد در زبان انگلیسی را با استفاده ازتصویر به شما زبان آموزان گرامی آموزش دهیم امیدواریم که این اصطلاحات پرکاربرد برای شما عزیزان مفید باشد.


اصطلاحات پرکابرد


Jump down someone’s throat

معني: یقه کسی را گرفتن، با عصبانيت با کسي برخورد کردن

You don’t have to jump down my throat! I told you that I’d make it home around 11:50. I don’t intend to be late

مجبور نيـستي اينقـدر با عصبانيت با من برخـورد کني! بهت گفتـم که حـول و حـوش سـاعت 11:50 برمي‌گردم خونه. من قصد ندارم دير بيام!


Shoot off one’s mouth

معني: لاف زدن، غلو کردن

Jim doesn’t play tennis very much, but he’s always shooting off his mouthabout how good he is. Yet he’s fooling nobody. Jim is somewhat of a braggart and everyone knows that he gives opinions without knowing all the facts and talks as if he knew everything about the game

جيم زياد تنيس بازي نمي‌کنه، اما هميشه در مورد اينکه چقدر خوب بازي مي‌کنه غلو مي‌کنه. البته اون کسي رو دست نمي‌ندازه. جيم تا اندازه‌اي يک «لاف زن» هستش و همه مي‌دونند که بدون اينکه همه چيز رو بدونه ابراز عقيده مي‌کنه و طوري حرف مي‌زنه که انگار همه چيز رو درباره بازي مي‌دونه.


Pull someone’s leg

معني: کسي را دست انداختن

Hey, Al, I was invited to be a judge for the contest
Oh, really? You’re pulling my leg

– هي، ال، من براي داوري تو اون مسابقه انتخاب شدم.
– واقعاً؟ تو داري من رو دست مي‌ندازي!


Get off someone’s back

معني: دست از سر کسي برداشتن

 Hey, John. I’m bored. Come on, let’s go out and do something
Sorry, I’m right in the middle of studying for a physics exam. I won’t be able to make it tonight
You’ve been studying for a long time. Why don’t you take a break
Get off my back! I can’t go anywhere
OK, I’ll stop bothering you only if you promise to let me know the minute you’re finished

– هي، جان. من خسته شدم. بيا بريم بيرون يه کاري بکنيم.
– متأسفم، الآن دارم خودم رو براي يک امتحان فيزيک آماده مي‌کنم. امشب نمي‌تونم بيام.
– تو خيلي وقته که داري درس مي‌خوني. چرا يک کم استراحت نمي‌کني؟
– دست از سرم بردار! من هچ جا نمي‌تونم بيام!
– باشه، ديگه اذيتت نمي‌کنم فقط به اين شرط که قول بدي هر موقع کارت تموم شد بهم بگي.


مطلب پیشنهادی : آموزش تصویری اصطلاحات انگلیسی(بخش اول)

ارسال نظر